- تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۱
- کد خبر : 56188 چاپ خبر

گروسی به جای همکاری با ایران بیشتر به دنبال جمعآوری اطلاعات بود!
یک دیپلمات پیشین گفت: خاصیتِ خشونتپرهیزِ مردم ایران و ترس از لیبیزاسیون و سوریهای شدن ایران، زمینهساز همبستگی اجتماعی شد و آن کردند که هیچکس باورش را نداشت، در اینجا حاکمیت باید هوشیاری به خرج دهد و با استفاده از شرایطی که به وجود آمده، این همبستگی را به یک ارزش افزوده سیاسی تبدیل کند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایلنا، نصرتالله تاجیک دیپلمات با تجربه کشورمان و استاندار پیشین هرمزگان در گفتوگویی در رابطه با ارزیابی خود از نتیجهی آتشبس جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل و احتمال ایجاد ثبات و صورتبندیهای جدید در منطقه غرب آسیا تصریح کرد: قبل از اینکه ببینیم آتشبس باعث ثبات میشود یا سبب صورتبندیهای جدید میگردد، ابتدا باید بررسی کنیم که آیا آتشبس ادامه پیدا میکند یا خیر؟! این مسأله هماکنون در افکار عمومی، رسانهها، اندیشکدهها، مراکز مطالعاتی و دانشگاهها در حال بحث و بررسی است. البته چه آتشبس ادامه داشته باشد، چه نداشته باشد، توازن قوا در منطقه بهم خورده است. اما این به معنای آن نیست که همه چیز تمام شده و معادله جدیدی بسته شده است! این مهم هم بستگی به نحوه بازی ذینفعان در این مسأله دارد؛ چه ذینفعان در منطقه و چه ذینفعان خارج از آن. بستگی دارد که اینها چگونه از کارتهای خود استفاده و بازی کنند و اهداف، مطامع و منافعشان چیست و ما چه نقشی میتوانیم در این میان بازی کنیم که اینها کمک کنند آتشبس تداوم یابد و معادله توازن به نفع ایران بسته شود؟!
وی ادامه داد: به ویژه در این میان، ایران باید به وضوح هدف خود را در برابر اهداف سایر بازیگران مشخص کند و نوع بازی خود را تعیین نماید. ایران، اسرائیل، آمریکا، اروپا، چین و روسیه و سایر کشورهای نسبتا بیطرف مثل اعراب و همسایگان ما، همگی در شکلگیری معادله جدید امنیتی خاورمیانه موثر هستند. اما در عین حال ایران اهرمهای قوتی مثل پهنه ژئوپولیتیکی و قدرت سخت و کمی نرم دارد ولی بستگی دارد که چگونه از این نقاط قوت استفاده خواهد شد تا نقاط ضعف را پوشش دهد، بستگی به نوع بازی یا دیپلماسی ایران برای یارگیری در این معادله دارد. طبیعتاً در برقراری ثبات یا تداوم آتشبس، اگر بازی به صورت برد-برد به پایان برسد، احتمال تداوم آن وجود دارد، اما اگر به صورت تحمیلی و لرزان باشد، معادله هم یکطرفه خواهد بود. در این صورت، هر یک از دو طرف امضاکننده قرارداد آتشبس یا صلح ممکن است به دلیل نارضایتی خود، زیر آب معادله توازن را بزنند.
ترامپ اختیار این را ندارد که تحریمها را با یک دستور بردارد
این کارشناس ارشد مسائل بینالمللی با بیان اینکه اصلا نمیتوان روی حرفهای ترامپ حساب کرد، اظهار کرد: او شخصی مذبذب و خودشیفته است که هر لحظه یک حرف میزند. استدلالش این است که طرف مقابل را یا قانع و یا گیج و سردرگم کن و امتیاز بگیر! و به نوعی میتوان گفت بازی روانی با افکار عمومی و اذهان مسئولین کشور است؛ لذا اینکه میگوید چین میتواند نفت ایران را بخرد، اصلاً یک چیز بیربط است، زیرا اولاً هماکنون در حال خرید است. اگر قرار است ارزش افزوده ایجاد شود، باید چین از تحریمهای ایران خارج شود که این تنها به اراده سیاسی رئیسجمهور یا دستور اجرایی او بستگی ندارد، بلکه به ساز و کار رفع تحریمها هم مربوط میشود که ممکن است بسیاری از قسمتهای آن در اختیار رئیسجمهور نباشد. حداقل در لغو تحریمهای آمریکایی، این کار بسیار دشوار است و باید از راهروهای پرپیچ و خم کنگره عبور کند. بنابراین، به عقیده من، نباید روی اینگونه حرفها زیاد حساب باز کرد. بخشی از این حرفها به سردرگم کردن مربوط میشود و بخشی دیگر، حرفهای خوبی است که در حقیقت میتواند اقشار خفته را بیدار کند و به جان حکومت بیندازد؛ لذا باید توجه کنیم که روی حرفهای ترامپ چندان حساب باز نکنیم.
نه شرقی نه غربی را کنار بگذاریم
تاجیک در خصوص لزوم تغییر و تحول در مدلهای سیاستخارجی ایران و لزوم بازنگری در اصول بنیادین آن، عنوان کرد: سیاست خارجی ایران با دو یا سه مشکل اساسی روبهرو است. رویکرد موازنه منفی مرحوم مصدق که نه شرقی و نه غربی است، دیگر جواب نمیدهد و با توجه به ویژگیهای کنونی جهان که بیشتر منافعمحور است و با توجه به فقر منابع و نیاز به همکاری کشورها برای استفاده بهینه از منابع کمیاب، بهتر است که ما این سیاست را کنار بگذاریم و یک سیاست متوازن بومیشده داخلی را پی بگیریم که با سیاست موازنه مثبت کار کند. یعنی هم با شرق کار کنیم و هم با غرب، کما اینکه هم اکنون بسیاری از کشورها چنین سیاستی را در سیاست خارجی خود اتخاذ کردهاند. قسمت دیگر سیاست خارجی به این برمیگردد که تفکر سیاسی باید بر سیاست خارجی حاکم باشد.
گروسی امکان همکاری ایران با آژانس را از بین برده است
این تحلیلگر روابط بینالملل با بیان اینکه گروسی عملکرد بسیار ضعیفی داشته است و نحوه کار او منابع آژانس را هدر داده است، گفت: گروسی به جای اینکه با ایران در مورد چگونگی تعامل در آینده کار کند، بیشتر به دنبال جمعآوری اطلاعات بوده است! همچنین ایران هم نسبت به عملکرد و نحوه تعامل گروسی با نزدیکی به اسرائیل حساس شده بود. در این شرایط امکان دیپلماسی از بین رفته و حمله آمریکا و اسرائیل به سایتهایی که تحت نظر آژانس هستند، یک کار غیرقانونی بود که مدیرکل آژانس هم آن را محکوم نکرد و هم متأسفانه روش دیگری را در پیش گرفته است؛ لذا امکان همکاری آژانس با ایران را از بین برده و این خود اکنون به یک معضل تبدیل شده است. این هبستگی ملی برای این بود که ایران لیبی و سوریه نشود.
حکومت باید این همبستگی ملی را به ارزش افزوده سیاسی تبدیل کند
خشونتپرهیزی مردم ایران و ترس از لیبیزاسیون و سوریهای شدن ایران، زمینهساز همبستگی اجتماعی شد
استاندار پیشین هرمزگان با تاکید بر اینکه ما باید همبستگی اجتماعی را درست تعریف کنیم، بیان کرد: خاصیتِ خشونتپرهیزِ مردم ایران و ترس از لیبیزاسیون و سوریهای شدن ایران، زمینهساز همبستگی اجتماعی شد و آن کردند که هیچکس باورش را نداشت، حتی اسرائیل که شاید یه دهه روی حمله به ایران با پیوست رسانهای و به دست گرفتن جنگ روایی کار کرده بود. این همبستگی ایرانیان روایتسازی کرد و روایت غالب شد، اما اگر برداشت اشتباهی از این انسجام و همبستگی داشته باشیم، ضدارزش خلق میشود و ما را گمراه میکند. دقت کنیم که همبستگی که بین ایرانیها ظاهر شد نه به این عنوان که عملکرد نهادهای حاکمیتی را مورد تأیید قرار دهد، بلکه به این خاطر است که کشور به حالت لیبیزاسیون یا سوریهای شدن درنیاید. بنابراین، این را باید از هم تفکیک کنیم. در اینجا حاکمیت باید هوشیاری به خرج دهد و با استفاده از شرایطی که به وجود آمده، این همبستگی را به یک ارزش افزوده سیاسی تبدیل کند که در حقیقت این وحدت و انسجام ملی افزایش پیدا کند و حداکثری شود تا خود یک عامل بازدارنده برای ناپایداری آتش بس شود.
حاکمیت با حضور در مذاکرات حسن نیت خود را به مردم نشان داد
وی افزود: ایرانیها در ماجرای جنگ ۱۲ روزه دیدند که حکومت سه تصمیم هوشمند گرفت؛ وارد مذاکرات شد، پاسخ دست درازی اسرائیل و آمریکا با ایران را قاطعانه و متناسب داد و به خاک آمریکا در پایگاه العدید در دوحه بدون تزلزل حمله کرد، یعنی یکی از کارهای خوبی که حکومت کرد این بود که علیرغم اینکه نظر خوبی نسبت به نتایج این مذاکره بین ایران و آمریکا نداشت، ولی وارد مذاکره شد تا مردم به حسن نیت ایران و اینکه ما میخواهیم کشور را با دیپلماسی از این شرایط بیرون ببریم و با روشهای دیپلماتیک مشکلاتش را با سایر کشورها حل کنیم، اعتماد پیدا کنند. این یک ارزش افزوده برای نظام و حکومت ایران شد که وارد این پروسه مذاکراتی شد و خود این باعث شد که زمانی که آمریکا و اسرائیل هنوز پروسه سیاسی و مذاکراتی تمام نشده، ماجرا را وارد روند نظامیگری کردند که یک دستاوردی برای حکومت و یک ارزش افزودهای برای حکومت است. حمله متناسب به اسرائیل و آمریکا نشان از قاطعیت در دفاع از ایران بود و ملی گرایی ایرانی را زنده کرد. با حمله به العدید هم اعراب موضوع را جدی تلقی کردند و اقدام آمریکا و اسرائیل را محکوم و نکوهش کردند. البته انتظار این بود که همسایگان جنوبی زودتر و جدیتر وارد ماجرا میشدند که کار به اینجا کشیده نشود. خسارات ایران و مخصوصا آسیبهای انسانی کم نیستند ولی آسیبی که به آمریکا و اسرائیل هم وارد شد خیلی معادله عوضکن هستند.
باید ببینیم خواست مردم چیست
تاجیک با اشاره به این نکته که دو مسیر جایگزین برای سیاست خارجی و داخلی ایران وجود دارد، گفت: در سیاست خارجی، طبیعتاً ایران باید به سمتی برود که از این تنهایی استراتژیک خارج شود و از طریق یارگیری و ایجاد اجماع علیه این اقدام جنایتکارانه و غیرقانونی آمریکا و اسرائیل که با کمک آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شخص مدیرکل آن ایجاد شد، اقدام کند. به عقیده من، یکی از بهترین روشها بازگشت به ملت است. حاکمیت باید از این انسجام و همبستگی ایجاد شده، با قدردانی عملی به بهترین شکل استفاده کند و این انسجام ملی را افزایش دهد. یعنی در قدم اول ما باید ببینیم خواست مردم چیست؟ ما باید کشور را با مشارکت عمومی و با نهادهای کارآمدی مدیریت کنیم. اکنون یکی از مشکلات مردم این است که نهادها کارآمد نیستند. نهاد اقتصاد، نهاد سیاست، نهاد مجلس، نهاد قضا، نهاد خانواده و. نهادهایی هستند که باید کارایی داشته باشند و از این حالت خارج شوند.
حکومت زندانیان سیاسی وطندوست را آزاد کند
وی خاطرنشان کرد: حکومت باید از بلاتکلیفی و سردرگمی استراتژیک خارج شود. اگر خارج شود و کاراییاش را مردم ببینند، قطعاً آن انسجام حداقلی که بر اساس ملیت و کشور و ایران ایجاد شده، به یک ارزش افزوده بزرگتر تبدیل میشود که بتواند مشکلات کشور را در درون خود هضم و حل کند. در این شرایط، افرادی که اکنون به عنوان زندانیان سیاسی مطرحاند، افراد میهندوست هستند و در حقیقت در کنار مردم قرار میگیرند. اکنون که مردم در کنار حکومت برای حفظ کشورشان ایستادهاند، قطعاً این افراد هم میتوانند به این روند کمک کنند؛ لذا به عقیده من، حکومت باید با چند حرکت داخلی از جمله آزادی زندانیان سیاسی و رفع فیلترینگ، یعنی تصمیمات جزئی و معطل ماندهای که سالهاست بین دستگاههای مختلف که وصلهپینهای به وجود آمدهاند و هیچکدام هم یکدیگر را قبول ندارند، این کار انجام دهد. ما باید سعی کنیم که سیستم اداری کشور از این فضا بیرون بیاید. اگر حاکمیت اراده این اصلاحات را داشته باشد، انسجام ملی افزایش پیدا میکند. این سبب بازدارندگی میشود و اجرای سیاست خارجی را آسانتر میکند و دولت میتواند با ارتباطات جدید هم یارگیری کند و هم اجماعسازی را پیاده و کشور را ایمن کند. انشاالله!
لینک کوتاه
برچسب ها
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0