خبرگزاری مهر -گروه استانها-زهرا رضایی: شهید حمید طوماری، جوانی از دیار زنجان، با چهرهای نورانی و دلی سرشار از عشق به ولایت، پای در راهی گذاشت که پایانش بهشت بود. او در روز عید غدیر، در اوج مظلومیت و غربت، آسمانی شد. تنها نشانهای که از پیکرش بازگشت، دستی بود و انگشتری، تا بماند بهعنوان سندی روشن از اخلاص و وفاداری.
امروز (سه شنبه) در گرامیداشت شهدای مقاومت اسلامی، کاروان رسانه استان زنجان با حضور در منزل شهید گرانقدر «حمید طوماری» از شهدای سرافراز محور مقاومت اسلامی و حمله ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا با خانواده معظم آن شهید والامقام دیدار و گفتوگو کردند.
این دیدار صمیمی با همراهی سرهنگ پاسدار سهندی، جانشین فرمانده سپاه انصارالمهدی (عج) استان زنجان و با هدف پاسداشت مقام شامخ شهدای جبهه مقاومت، برگزار شد.
در جریان این دیدار، خبرنگاران با استماع روایتهای خانواده، به جلوههایی از ایمان، اخلاص، ولایتمداری، و روحیه جهادی شهید والامقام حمید طوماری پی بردند.
شهید حمید طوماری؛ جوانی با زیست شهیدانه
شهید حمید طوماری، متولد سال ۱۳۶۶ در زنجان، از جوانان مؤمن، متعهد و ولایتمدار این دیار بود که با ایمان راسخ به آرمانهای انقلاب اسلامی، به صف مدافعان جبهه مقاومت اسلامی پیوست.
وی در جریان حملات تجاوزکارانه دشمن صهیونیستی در روز عید سعید غدیر به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش تنها با یک دست و انگشتر بازگشت؛ نشانهای روشن از بندگی و اخلاص.
سه فرزند؛ سه روایت از دلتنگی
از این شهید بزرگوار، سه فرزند پسر به یادگار مانده است؛ فرزندانی که هر کدام، قصهای جداگانه از دلتنگی و فقدان را در دل دارند:
امیرحسین، فرزند نخست، متولد شهریور ۱۳۹۵، هنوز چشمانتظار دستان پرمهر پدری است که دیگر در کنارش نخواهد بود؛ دستانی که او را به مدرسه ببرد، برایش کتاب بخواند و شبها کنارش بخوابد؛ اما حالا تنها تصویر قابگرفتهای از آن لبخند پدر برایش مانده است.
محمد یزدان، دومین فرزند، در آستانه آغاز تحصیل، باید بدون حضور پدر، وارد کلاس اول شود. این روزها مادرش با بغضی فروخورده دفتر مشقش را آماده میکند. این پرسش ساده که هر کودکی در ابتدای تحصیل مینویسد: «بابا آب داد»، حالا برای محمد یزدان پر از اشک و خالی از پاسخ است…
و فرزند سوم، هنوز به دنیا نیامده. یک هفته دیگر، نوزادی پا به این دنیا میگذارد، در حالیکه از همان آغاز، نام و یاد پدر شهیدش را بر دوش خواهد کشید. هنوز ندیده، هنوز نگفته، اما فرزند پدری خواهد بود که با خون خویش، امنیت وطن را امضا کرد.
پدر شهید: «در ظاهر پدرش بودم، اما در حقیقت او ستون خانواده بود»
حاج اسدالله طوماری، پدر شهید، با نگاهی عمیق و صدایی که گاه بغض در آن موج میزد، چنین گفت: در ظاهر، من پدرش بودم، اما در حقیقت، او پدر و تکیهگاه واقعی خانواده بود. فرزندی که در کمال ادب، مسئولیتپذیری و ایمان زندگی کرد و وجودش مایه آرامش همه ما بود.در بسیاری از امور زندگی، از کارهای بانکی گرفته تا مراجعات درمانی، خودش همراهیام میکرد. هیچگاه منتظر دستور یا خواهش نبود؛ پیشقدم بود، اهل فداکاری و سکوت.
یکبار با هم به زیارت کربلا مشرف شدیم. در بینالحرمین عکسی یادگاری گرفتیم. هنگام بازگشت، ساک دستیام پاره شد. نگاهی به من انداخت و گفت: بابا، سوغاتی مهم نیست، ولی این عکس را خوب نگه دار…
حالا که در خلوت خودم آن عکس را مرور میکنم، میفهمم برای او، این تصویر تنها یک یادگاری نبود؛ بلکه سندی بود برای وداع.حمید فقط فرزند من نبود؛ فرزند انقلاب بود. و امروز، اگر تقدیر الهی چنین خواسته، من و سه فرزند دیگرم نیز آمادهایم تا در راه اسلام، ولایت و میهن، همان مسیری را ادامه دهیم که حمید آغاز کرد.
شهادت فرزند، اشکی که ایمان را تقویت کرد
مادر شهید، با چشمانی اشکبار اما دلسرشار از ایمان و صبر، چنین روایت کرد: حمید همیشه از من میخواست که برای شهادتش دعا کنم. میگفت: مادر، اگر روزی خبر شهادت من را آوردند، گریه نکن؛ این راهیست که خودم انتخاب کردهام. ما باید مدافع این کشور و آرمانهای آن باشیم.
فرزندم نهتنها در میدان جهاد، که در خانه هم مجاهدی بیادعا بود. وقتی از مأموریت برمیگشت، بلافاصله مشغول کارهای خانه میشد. در خرید، نظافت، رسیدگی به امور پدرش، همیشه پیشقدم بود. هرگز منتظر تشکر نبود، اما حضورش همیشه آرامشبخش بود.
یادم هست یکبار مأموریت رفته بود مشهد. تماس گرفت، صدایش بغض داشت. گفت: مادر، دلم شکست که نتوانستم شما را هم بیاورم.وقتی برگشت، همان هتل محل اقامتش را برای خانواده رزرو کرد و ما را به مشهد برد. گفت: اینبار مشهد، به جانم نشست…
حمید محبوب همه بود. امروز هر که او را میشناخت، آدرس خانه ما را میپرسد و میآید. هر بار با چشمانی اشکبار، از اخلاق، تواضع، وفاداری و خلوص او سخن میگویند. گویی هنوز حضورش در این خانه جاریست…
خواهر شهید حمید طوماری: طعم بهشت را شب قبل از شهادت چشیده بود
خواهر شهید با صدایی آکنده از بغض و افتخار گفت: «حمید از کودکی دلبسته ولایت بود و عشق عمیقی به رهبر انقلاب و امام علی (ع) داشت. وقار و نجابت باطنی خاصی داشت. او همیشه ما را به صلهرحم و نزدیکی دلها فرا میخواند و به معنای واقعی، الگویی برای همه ما بود.
دوستانش برایم نقل کردند که شب پیش از شهادتش، یکی از رفقایش به او میگفت: «زردآلو دادهاند، چقدر خوشمزه است!»گویا در آن لحظات شیرین، طعم بهشت را میچشید و به شهادت عشق میورزید.
حمید عاشق شهادت بود و همواره آرزو داشت مانند شهید بزرگ حاج قاسم سلیمانی به لقاءالله بپیوندد. این آرزو نصیبش شد و او نیز همچون حاج قاسم، تنها با یک دست و یک انگشتر بازگشت؛ نمادی از بندگی و ایثار.
در خانه، ما بزرگتر بودیم، اما حقیقتاً حمید الگوی تمام اعضای خانواده بود. اهل نماز اول وقت و اهل محبت بود و سرانجام نیز، همانطور که آرزو داشت، در حال نماز به فیض شهادت نائل آمد.»
فخر حسینیه کوچک در خانمان، شهیدی که راهش همواره روشن است
مهدی طوماری، برادر شهید، با صدایی آرام و مملو از احساس گفت: در منزل پدریمان هر ساله مراسمات محرم، فاطمیه و شبهای قدر بهصورت منظم برگزار میشد و حمید همیشه مسئول نظم و آرامش مجلس بود. وقتی خبر شهادتش به ما رسید، یکی از دوستان هیئت گفت: «از این حسینیه باید یک شهید بیرون میآمد.»
و من بهجای گریه، به این افتخار میکردم.
حمید علاقهمند و مشتاق به سخنرانیهای حاج قاسم بود و همواره بر اهمیت نماز رهبر انقلاب تأکید داشت؛ نماز باشکوهی که بر پیکر سردار سلیمانی اقامه شد. او میگفت:
کاش من هم شهید شوم برایم نماز بخواند.
و امروز، در خلوت خود میاندیشم که برادر عزیزم به آرزوی خود رسید؛ او دیگر برای ما نیست، بلکه برای یک ملت و همه ملتهای آزاد جهان باقیمانده است.
شهید طوماری الگوی جوان مؤمن، ورزشکار، خوشخلق و باصلابت بود
سرهنگ پاسدار محسن سهندی، جانشین فرمانده سپاه انصارالمهدی (عج) استان زنجان، در این دیدار، با گرامیداشت مقام شهید حمید طوماری، گفت: شهید طوماری از جوانان بااخلاق، متعهد و ورزشکار استان زنجان بود که در کنار فعالیتهای میدانی و جهادی، حضوری مؤثر در میدان ورزش نیز داشت. در رشتههایی همچون فوتبال و تیراندازی، مهارتی مثالزدنی از خود نشان میداد. او در رقابتها، هم در پیروزی و هم در شکست، چهرهای آرام و خندان داشت و هیچگاه از خود ناراحتی و رنجش بروز نمیداد.
حمید طوماری شخصیتی صبور، متواضع، بشاش و اهل معنویت بود. خوشرویی، اخلاق نیکو و روحیه جهادی او زبانزد دوستان و همرزمانش بود. بیتردید، او نمونهای شایسته از جوان مؤمن انقلابی و پاسدار ولایت بود که در میدانهای مختلف، چه در عرصه ورزش و چه در سنگر مقاومت، خوش درخشید و سرانجام نیز به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
امروز، راه و مرام شهید طوماری باید الگویی برای جوانان این سرزمین باشد؛ چراکه او با ایمان، تقوا، اخلاق، ورزشدوستی و روحیه جهادی، تصویری روشن از انسانِ رشد یافته در مکتب اسلام و ولایت ارائه کرد.
شهید حمید طوماری، جوانی از تبار زینبواران بود؛ با دلی لبریز از ایمان، دستانی پرکار، زبانی مؤدب، قلبی سرشار از اخلاص، و نگاهی معطوف به آسمان. امروز، خانهاش، نه فقط مأمن خانوادهاش، بلکه حسینیهای است برای اهل بصیرت؛ و فرزندانش، ستونهاییاند برای ادامه راه پدر.