- تاریخ انتشار : سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۲
- کد خبر : 16235 چاپ خبر

روایت عضو جداشده منافقین از جنایتها و خیانتهای گروهک نفاق؛ در کمپ تروریستها چه میگذرد؟
عضو جداشده منافقین که سالهاست بهعنوان سندی زنده برای رسوا کردن این گروهک تلاش میکند، منبع روایتهایی دسته اولی از هدفها و ماهیت نفاق است.
از زمان آغاز روند برگزاری دادگاه رسیدگی به اتهامهای ۱۰۴ نفر از اعضای منافقین و همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی از ۲۱ آذر ۱۴۰۲، اعضای جداشده از این گروهک نقش زیادی در افشای پردههای پنهان و کمتر گفتهشده جنایتهای منافقین داشتند.
این افراد طی جلسههای برگزارشده با ادای شهادت توانستند پردههای کمتر گفتهشده از جنایتهای این گروهک را برملا کنند؛ در عین حال، اعلام آمادگی حدود ۲۰۰ نفر از اعضای جداشده گروهک تروریستی منافقین برای ادای شهادت علیه گروهک در دادگاه، موضوعی مهم از جهات مختلف است.
یکی از اعضای جداشده منافقین، ابراهیم خدابنده، مدیرعامل انجمن نجات است که نقش پررنگی در رقم خوردن این رویداد داشته است؛ خبرگزاری میزان با خدابنده گفتوگویی داشته که متن آن را در ادامه میخوانید.
بخش نخست این گفتوگو به شرح زیر است:
میزان: انجمن نجات چه زمانی تاسیس شد و چه هدفهایی را دنبال میکند؟ آیا انجمن توانسته هدفهای خود را محقق کند؟
خدابنده: انجمن نجات از ۲ دهه پیش فعالیت خود را آغاز کرد؛ یعنی از سال ۱۳۸۲ زمانی که آمریکا و متحدانش به عراق حمله کردند و این اقدام فرصتی برای اعضای مجاهدین ایجاد کرد که بتوانند از قرارگاه اشرف فرار کنند و بعضا خودشان را به ایران برسانند؛ حدود ۷۰۰ عضو سابق سازمان مجاهدین به این شکل وارد ایران شدند و اکنون در حال زندگی خود هستند؛ ۳۵۰ نفر از این افراد از طریق صلیب سرخ وارد کشور شدند که مدارکش هم موجود است.
افرادی که موفق به خروج از قرارگاه اشرف و بازگشت به ایران شدند، تلاش زیادی کردند تا با خانوادههای افرادی که همچنان در سازمان بودند، تماس بگیرند؛ این شروع ماجرایی مهم بود؛ چراکه بسیاری از خانوادهها اطلاعی از بستگان خود که عضو سازمان بودند، نداشتند؛ بیاطلاعی برخی از خانوادهها از وضعیت فرزندان یا بستگان خود که عضو سازمان بودند، سبب شد آنها به عراق سفر کنند تا رد و نشانی از آنها بیابند.
همراهی برخی از این خانوادهها با شماری از اعضای سابق سازمان با امکانات محدود راهی را برای اطلاع یافتن از وضعیت آن دسته از اعضای سازمان که خانوادهها از سرنوشتشان بیاطلاع بودند، باز کرد؛ این فعالیت با روشهای ابتدایی مانند برقراری تحصن در مقابل اشرف و صدا زدن نام افراد از طریق بلندگو ادامه یافت؛ این روند در ادامه سبب شکلگیری انجمن نجات شد.
دلیل انتخاب نام نجات هم این بود که در کتابهای مربوط به فرقهها آمده است که برای نجات از داخل یک فرقه، باید از بیرون کمک کرد و فرد از درون نمیتواند کاری انجام بدهد، بلکه باید تیمهای نجات تشکیل شوند؛ این تیمهای نجات باید از خانوادهها، اعضای سابق و روانشناسان متخصص باشند؛ انجمن نجات با همین دیدگاه تشکیل شد و تلاش کردیم از مشاورههای روانشناسی استفاده کنیم؛ خود من هم مطالعات زیادی روی بحثهای روانشناختی انجام دادم و از اعضای سابق و خانوادههای اعضای فعلی سازمان کمک گرفتم.
انجمن نجات که ۲ دهه فعالیت میکند، حدود ۱۰ سال پیش به ثبت رسید و از همان زمان هیئت مدیره و مجمع عمومی تشکیل دادیم؛ ما اکنون حدود ۲ هزار عضو داریم که عمدتا از خانوادههای اعضا و البته شماری از اعضای سابق هستند؛ براساس قوانین وزارت کشور، انجمن نجات هر ۲ سال یکبار مجمع عمومی تشکیل میدهد؛ انتخابات ما تحت نظارت و با حضور نماینده وزارت کشور برگزار میشود و طی ۱۰ سال گذشته من از جانب هیئت مدیره بهعنوان مدیرعامل انتخاب شدم.
ما فعالیتهایی در خارج از کشور ازجمله سوئیس، انگلیس و فرانسه داشتهایم و از حدود هفت سال پیش در آلبانی فعال بودهایم و بیش از یک سال پیش در آلبانی هم انجمن نجات تشکیل دادیم و به ثبت رساندیم؛ انجمن نجات در آلبانی از اعضای جداشده از سازمان تشکیل شده است؛ این انجمن توانسته نقش مهمی در آگاه کردن مردم آلبانی درباره ماهیت سازمان داشته باشد؛ این موضوع مهمی است، زیرا سازمان پس از انتقال اردوگاه به آلبانی با در اختیار داشتن امکانات، تصویر دروغینی از خود به خورد جامعه این کشور داد؛ حالا با فعالیت انجمن نجات بهوسیله افرادی که خود قربانی سازمان هستند، مردم آلبانی درک دقیق و درستی از سازمان یافته اند.
میزان: مهمترین هدفهای انجمن نجات چیست؟
خدابنده: هدف ما در انجمن نجات در درجه اول این است که ارتباطی را میان خانوادهها و اعضای داخل سازمان برقرار کنیم که کار فوقالعاده مشکلی است؛ در نخستین ماههای حمله آمریکا به عراق در سالهای ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳، خانوادههای زیادی برای اطلاع یافتن از وضعیت فرزندان و بستگان خود به عراق رفتند.
مسعود رجوی امیدوار بود از این فرصت برای جذب خانوادهها استفاده کند و به همین دلیل اجازه ملاقاتهای حضوری را البته با همراهی مسئولان سازمان داد؛ او در ادامه دید که در عمل بهجای اینکه اعضا بر خانوادههای خود تاثیر بگذارند، خودشان تحت تاثیر اعضای خانواده قرار گرفته، از شرایط ایران آگاه شده و عواطف و احساساتشان برانگیخته شده است.
این تاثیرها در موارد متعددی به فرار اعضا از اردوگاه منجر شد؛ رجوی هم به این نتیجه رسید که ملاقاتها را قطع کند و تا امروز هم این تصمیم تغییری نکرده است؛ داستان تلاش خانوادههای اعضای باقیمانده در سازمان برای ملاقات با این افراد همچنان حتی در آلبانی هم ادامه دارد.
شرایط سیاسی، انجام اقدامهای قانونی و موثر را با دشواریهای فراوانی مواجه کرده است؛ ابتداییترین حقوق انسانهای گرفتار در اردوگاه نقض میشود؛ افکار عمومی در آلبانی بهشدت علیه سازمان شده است؛ مردم آلبانی معترضانه میگویند که دولت در دولت تشکیل شده است، آنها میگویند که ما یک دولت آلبانی و یک دولت رجوی داریم؛ دولت آلبانی دخالتی در رویدادهای درون اردوگاه ندارد و مسئولان این مکان هر کاری بخواهند، انجام میدهند.
میزان: از وضعیت درون اردوگاه منافقین در آلبانی اطلاعی دارید؟
خدابنده: بررسیها از تعداد بالای مرگومیر در اردوگاه حکایت دارند، موضوعی که بسیار مشکوک است؛ عمدتا اعضای ناراضی یا افرادی که فرار شکستخورده داشتهاند، بهصورت مشکوک میمیرند؛ این افراد اصولا سنهای بالایی هم ندارند؛ رویدادهایی مانند اینها نشان میدهد که سازمان مجاهدین دیگر فقط یک موضوع امنیتی و اجتماعی منحصر به ایران نیست، بلکه یک موضوع حقوق بشری فراگیر است؛ خانوادههای زیادی هستند که فرزندان و بستگانشان در این اردوگاه گرفتار شدهاند؛ هم خانوادهها و هم اعضا در رنج و عذاب هستند.
لینک کوتاه
برچسب ها
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0