کار کثیف رژیم صهیونیستی در تجاوز به ایران؛ پادویی مافیای سیاسی غرب در منطقه 

فردریش مرتز، صدراعظم آلمان در حاشیه اجلاس گروه ۷ در کانادا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ZDF ضمن تایید اقدام تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی علیه ایران در موضع‌گیری قابل تامل، گفت: اسرائیل کار کثیف را برای همه ما انجام می‌دهد.

صدراعظم آلمان که ظاهرا دانش‌آموخته رشته حقوق نیز است، با رویکردی سیاست‌زده ضمن نادیده گرفتن همه اصول و مبانی حقوق و قوانین بین‌الملل، حمایت کشورش را از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران اعلام کرد.

او در جلسه پرسش و پاسخ پارلمان آلمان درپی گزارش سرویس‌های تحقیقاتی این نهاد درباره غیرقانونی بودن حمله رژیم صهیونیستی به ایران ادعا کرد که تردیدی در مورد مشروعیت و قانونی بودن آنچه رژیم صهیونیستی علیه ایران انجام داد، ندارد و مدعی حمایت تفسیر‌های قانونی متعدد از موضع رژیم صهیونیستی شد.

اظهارات صدراعظم آلمان، شبیه لفاظی‌های نازی‌های این کشور در زمان در اختیار داشتن قدرت است؛ سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه این واقعیت با این جمله‌ها افشا کرد: صدراعظم آلمان بار‌ها چیز‌های خنده‌داری گفته است؛ او درباره حمله اسرائیل به ایران هم گفت که اسرائیل این کار کثیف ما را برای ما انجام می‌دهد؛ این نقل قولی از صاحبان اردوگاه‌های کار اجباری است، زمانی که آن‌ها با آگاهی از کثیف بودن اقدام‌های موردنظر در اردوگاه‌ها از همدستان خود برای انجامشان استفاده می‌کردند.

موضع‌گیری یادشده که با طرح ادعا‌های ضدایرانی دیگر مرتز دنبال شد، تبلیغات رسمی دولت‌ها و رسانه‌هایی که نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه و تجاوز به ایران را با دروغ‌های مختلف توجیه می‌کنند، افشا می‌کند.

این رویکرد برخلاف ادعا‌ها و توجیه‌های یادشده به دنبال آنچه حفاظت از موجودیت اسرائیل خوانده می‌شود، نیست، بلکه درصدد به انقیاد درآوردن کل منطقه غرب آسیا براساس برنامه مورد نظر کشورهای غربی ازجمله آلمان، آمریکا، انگلیس، و … است.

مرتز مانند دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، کی‌یِر استارمر، نخست‌وزیر انگلیس و امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه مانند روسای مافیا عمل می‌کند؛ در عین حال، رژیم صهیونیستی به‌عنوان پایین‌ترین سطح سلسله مراتب این مافیا در نقش picciotti (در زبان سیسیلی به معنای پسر یا مرد جوان و در بافت مافیا به پایین‌ترین رتبه در سلسله‌مراتب گفته می‌شود) مسئول کار کثیف است، یعنی باید دانشمندان برجسته ایران را ترور کرده، مناطق مسکونی و زیرساخت‌های این کشور را بمباران کرده و در میان مردم ایران وحشت ایجاد کند.

برخلاف تصور عمومی هدف حمایت آلمان از رژیم صهیونیستی در ارتکاب جنایت‌هایش به‌ویژه علیه ایران جبران حادثه ادعایی کشتار ۶ میلیون یهودی نیست؛ رژیم صهیونیستی که براساس اخراج و سرکوب خشونت‌آمیز فلسطینی‌ها بنا شده است، از همان ابتدا به‌عنوان یک پایگاه نظامی در منطقه‌ای دارای ذخایر عظیم مواد اولیه و بازار فروش مهم و محل سرمایه‌گذاری برای کشورهای غربی‌ که از اهمیت ژئواستراتژیک عظیمی برخوردار است، به آلمان و دیگر کشور‌های غربی خدمت کرده است.

اظهارات صدراعظم آلمان درباره انجام کار کثیف توسط رژیم صهیونیستی علیه ایران نشان‌دهنده تحقیری است که آلمان از دریچه آن به همدست خود در غرب آسیا نگاه می‌کند.

آلمان از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ که سبب شد این کشور دیگر به‌عنوان دژ آمریکا، آلمان و رژیم صهیونیستی خدمات‌رسانی نکند، از مردم ایران کینه به دل گرفته و ابایی از نشان دادن این کینه نداشته است.

برلین در بزنگاه‌های مهم تاریخی در کنار دشمنان کشور و مردم ایران ایستاده و همدست جنایت‌های مرگ‌باری شده است؛ تامین تسلیحات شیمیایی رژیم بعث عراق در جریان جنگ علیه ایران نقطه‌عطفی در این روند بوده است.

آلمان مدعی حقوق بشر نه تنها غرامتی برای این جنایت آشکار خود علیه مردم ایران نپرداخته است، بلکه پیشنهاد ایران برای ایجاد سازوکار حقیقت‌یاب با هدف مشخص شدن ابعاد این جنایت را نادیده گرفته است.

چنین موضع‌گیری‌ها و رویکرد‌هایی برای توجیه نقض قانون، ترور و جنگ ازسوی رژیم صهیونیستی باید برای جامعه بین‌المللی به‌عنوان یک سیگنال هشداردهنده درک شود؛ بازیگران و رسانه‌هایی که اهداف ژئواستراتژیک را از این روش‌ها دنبال می‌کند، در آینده از همان ابزار‌های وحشیانه نه تنها علیه دیگر کشور‌ها بلکه علیه مردم خود استفاده می‌کنند؛ همان‌طور که ترامپ در حال حاضر در آمریکا و علیه مردم این کشور این روش‌ها را به‌کار می‌بندد.

در آلمان نیز رویه مشابهی در جریان است؛ رسانه‌ها، سیاستمداران، پلیس، تولیدکنندگان سلاح و ارتش در این کشور با وجود حمایت از نسل‌کشی به‌ویژه نسل‌کشی جاری در غزه از پیامد‌های رویکرد‌های افراط‌گرایانه مصون می‌مانند؛ این در حالی است که هرگونه صدای مخالفی با سیاست خارجی نادرست آلمان به‌عنوان افراط‌گرایی برچسب خورده و به سکوت کشانده می‌شود.

نگرانی بزرگ‌تر و واقعی‌تر در این زمینه بسط اجرای روش‌های آپارتاید و تروریستی است؛ رژیم صهیونیستی در سایه رویکرد حمایتی متحدان غربی خود جنگ علیه فلسطینی‌ها را از مرز‌های غزه و فلسطین فراتر برده و دیگر کشور‌های منطقه را نیز هدف قرار داده است که جنگ ۱۲ روزه علیه ایران یکی از آن‌ها محسوب می‌شود.

میراف زونزین، تحلیلگر گروه بین‌المللی بحران ICG، گفت: تغییر عمده‌ای در سطح ریسکی که اسرائیل مایل به پذیرش آن است، رخ داده است؛ این یک رویکرد جدید است که می‌گوید ما به نیات دشمنانمان کاری نداریم، بلکه فقط به توانایی‌های خودمان اعتماد داریم؛ آن‌ها اکنون بسیار بیشتر مایل به استفاده از این توانایی‌ها هستند.

این رویکرد در حالی دنبال می‌شود که واقعیت هزینه بر بودن جنگ همچنان خود را می‌نمایاند؛ جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران احتمالا حدود ۶ میلیارد دلار برای این رژیم هزینه داشته است؛ اسرائیل سال گذشته نزدیک به ۹ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف امور دفاعی کرد که بیشترین افزایش از دهه ۱۹۶۰ تاکنون بوده است.

اقتصاددانان هشدار داده‌اند که این سطح از هزینه‌ها، ثبات مالی و توانایی رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کند.

در عین حال از موضوع بهره‌برداری سیاسی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و دیگر متحدانش به‌ویژه صدراعظم آلمان از این روند نباید غفلت کرد؛ آن‌ها از طریق تشدید اقدام‌های آشکار در تناقض با قوانین بین‌الملل درصدد بهبود موقعیت خود در سپهر سیاسی داخلی هستند.

بی‌توجهی این بازیگران به واقعیت پیامد‌های چنین رویکردی برای امنیت و صلح منطقه‌ای و بین‌المللی و اعتبار قوانین و سازوکار‌های صلح و امنیت در سطح جهانی نیز موضوعی است که باید به آن‌ها توجه داشت.

انتهای پیام/