خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-عصمت علی آبادی: ایام پیش رو، خاطر هر انسان حقطلبی را متوجه واقعهای میکند که در تاریخ انسانیت، افق روشنی از ایمان، فداکاری و سربلندی را گشود. محرم و عاشورا، نه تنها یادوارهای برای سوگواری و ماتم، بلکه فرصتی برای تعمق در پیامهای عمیقی است که حضرت امام حسین علیهالسلام در میدان کربلا به جهانیان آموخت. آنچه در این روزهای سراسر اندوه و بصیرت بیش از هر چیز نمایان میشود، مسئله عزت و کرامت انسانی است که امام حسین علیهالسلام متعهدانه و تا پای جان، بر آن پای فشرد.
در میان انبوه مفاهیم عالی که حول حماسه حسینی شکل گرفته است، عزت نفس، اعتلا و غیرت جایگاهی ویژه دارند. امام حسین علیهالسلام معلم بزرگ مقاومت و آزادگی است؛ او کسی است که نه تنها در برابر سلطهجویی و خواستههای غیرالهی ایستاد، بلکه در مراحل مختلف رسالت و قیام خویش، ارزش زندگی بر اساس کرامت انسانی را بارها تبیین نمود. پرسش اساسی اینجاست که آنچه واقعاً به زندگی انسان معنا میبخشد، چیست؟ آیا به راستی میتوان عزت و سرافرازی را بدون هزینهکرد و گذشت، در زندگی فردی و اجتماعی تحقق بخشید؟ عاشورا، روزی است که حیات انسانی با مرزهای جدیدی تعریف شد و امام حسین علیهالسلام با فداکاری بینظیر، راه هر انسانی را برای رسیدن به مراتب بالای سربلندی و عزت هموار ساخت. اینجاست که نگرش انسان به مقوله مرگ و زندگی دچار تحولی اساسی میگردد و هر انسان وارستهای در برابر دو انتخاب مهم، یعنی مرگ سرخ آمیخته به کرامت یا زندگی تیره در ذلت، قرار میگیرد. حال، این سوال مطرح میشود که چرا امام حسین علیهالسلام تا بدین حد بر مسئله عزت پای فشرد و آن را فراتر از جان و حیات مادی دانست؟
بر همین اساس با حجت الاسلام والمسلمین محمد عابدی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتگو پرداختیم که بخش اول آن در ادامه تقدیم میشود:
*چه مؤلفههایی سبب شده است که قیام امام حسین علیهالسلام به عنوان نماد عزت و سربلندی در تاریخ اسلام مطرح گردد و چگونه این ویژگی را به نمایش گذاشته شد؟
درباره امام حسین علیهالسلام و ایام پیش رو، مطالب فراوانی میتوان مورد توجه و تأمل قرار داد. به نظر میرسد یکی از ویژگیهای شاخص و مهم امام حسین علیهالسلام که واقعهٔ کربلا اوج تجلی آن است، مسئلهٔ عزت و سربلندی است؛ عزیزی، شکستناپذیری و حفظ صلابت اسلامی. کربلا، صحنهای است برای تبلور سرافرازی یاران خداوند متعال و عاشورا، لحظهای سبز در تاریخ است که به برکت فداکاری حضرت امام حسین علیهالسلام، افتخار و سرافرازی به ایشان تعلق یافته است.
امام حسین علیهالسلام، امام عزت است. حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام از این حیث مایهٔ افتخار برای شیعیان و همهٔ انسانیت است؛ چراکه جان خود را فدای انسانیت و کرامت انسانی کرد و زندگی بیارزش و ذلتبار را همسنگ مرگ زرد دانست. مفهوم زندگی سبز و مرگ زرد را اگر در کنار یکدیگر قرار دهیم، درخواهیم یافت که حضرت حسین علیهالسلام شخصیتی سرافراز و سرآمد بود. هرگاه سخنان و رفتارهای ایشان را در مسیر تاریخ مرور کنیم، حس بزرگی و افتخار و سربلندی در انسان ایجاد میشود.
کلماتی همانند غیرت، علوّ، قوّت و سایر مضامین بلندمرتبه، در فرمایشات ایشان بسامد بالایی دارد. با مطالعهٔ این مفاهیم در کلام حضرت، مشخص میشود ایشان به موضوع عزت و سرافرازی توجه ویژهای داشتهاند. شهید مطهری نیز در این زمینه سخنی عمیق دارند و بیان میکنند: «با اینکه از امام حسین علیهالسلام سخنان زیادی نقل نشده است، اگر نسبت بگیریم در میان ائمه معصومین علیهمالسلام، بیشتر از همه دربارهٔ کرامت و عزت نفس از ایشان نقل شده است. راز آن، این است که داستان کربلا بستری بود که روح امام حسین علیهالسلام در این زمینه تجلی خاصی پیدا کند.» شهید مطهری این مطلب را در کتاب «فلسفهٔ اخلاق» مطرح میکنند.
این عزت که اوج آن را در کربلا شاهدیم، مقولهای بسیار مهم و اساسی است که کمتر به آن پرداختهایم؛ به این معنا که شهادت و مظلومیت امام حسین علیهالسلام سایه افکنده بر اوج قلههایی که آن شهادت و مظلومیت به خاطر تحقق آنها اتفاق افتاد. گاهی قلههای عزت و کرامت که شهادت برای آنها تحقق یافت، از دیدهها مغفول میماند.
*چگونه میتوان عزت و کرامت امام حسین علیهالسلام را به نسل امروز نمایاند؟
امام حسین علیهالسلام جملهای معروف دارند که فرمودند: «موت فی عزّ خیر من حیات فی ذل»؛ یعنی مرگ با عزت، بهتر از زندگی در ذلت است. عزت و ذلت، عزیز بودن و ذلیل بودن، آقا بودن و نوکر بودن؛ معنای حقیقی زندگی آنجاست که خواست خداوند در جامعه حاکم باشد و دین خدا سربلند و سرافراز گردد و بشر تنها سر در مقابل خداوند فرود آورد. چنین زندگیای برخوردار از معنا و ارزش حقیقی خواهد بود. خداوند در قرآن میفرماید: «وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإِنسَ إِلاّ لِیَعبُدون»؛ پس جامعهٔ مطلوب آن است که دین خدا و ارزشهای متعالی در رأس و اوج قرار گیرند و بر جامعه سیطره یابند.
جامعهٔ مطلوب از منظر قرآن کریم و اهل بیت علیهمالسلام، جامعهای است که ارزشهای الهی در همهٔ عرصههای سیاسی، اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و سایر زمینهها، چیرگی داشته و معیار سنجش قرار گیرد. در سوی دیگر، اگر جامعهای شاهد افول دین و ارزشهای الهی باشد و گرد ذلت و بیارزشی بر آن سایه افکند، حکومتهای غیرالهی در هر جنبهای که مد نظر قرار گیرد، این غبار ذلت را بر جامعه خود میپراکنند و زندگی در آن بیمعنا خواهد شد. ارزش زندگی وابسته به زنده بودن ارزشهای الهی است.
* از منظر قرآن و آموزههای اهل بیت علیهمالسلام، ارکان یک جامعه عزتمندانه کدامند و چه نشانههایی در سقوط یک جامعه به ورطهی ذلت وجود دارد؟
در برابر سلطه و گسترش ذلت، باید برای بازگرداندن عزت تلاش کرد و هزینههای آن را نیز پذیرفت. برای آنکه دین خدا عزت و سیطره یابد، لازم است که در همهٔ تعاملات اجتماعی، سیاسی، فردی، خانوادگی و حتی در ارکان کوچک و بزرگ زندگی، بهای آن پرداخت شود. حتی برای بهرهمندی از یک لیوان آب نیز ناچار به پرداخت هزینه هستیم؛ پس اگر بخواهیم دین خدا را اعتلا دهیم و از آن حفاظت کنیم، باید آمادهٔ پرداخت هزینه آن باشیم؛ باید رنجش را به جان بخریم، باید از برخی تعلقات دست بکشیم.
اما هزینهای که حضرت امام حسین علیهالسلام پرداخت چه بود؟ باید توجه داشت بهایی که برای هر امر مهمی پرداخت میشود، متناسب با ارزش آن است. اگر چیزی بیارزش باشد، هزینه اندکی میطلبد، اما اگر ارزشمند باشد، باید بهای گرانتری برای آن پرداخت. همانند خرید فلزاتی چون مس، طلا یا الماس که بهای هر یک به ارزش و وزن آن بستگی دارد.
*پرداخت «هزینه عزت»، چه مفهومی نزد امام حسین علیهالسلام دارد و چه آموزههایی در پذیرش این هزینه برای امروز ما نهفته است؟
امام حسین علیهالسلام تصریح فرمودند که سقف هزینه در برابر سلطهٔ خواست غیرالهی بر جامعه، مرگ است؛ بدین معنا که بالاترین هزینهای که یک انسان میتواند بپردازد، هستی و جان خویش است. من جان خود را فدای آن میکنم تا ارادهٔ غیر الهی بر جامعه اسلامی حاکم نشود. ارزشمند است که انسان جان خود را تقدیم کند تا جامعه الهی دچار ذلت نشود و عزت حاکم بماند، و انسانی به ذلت و خواری تن ندهد.
بنابراین، زندگی در جامعهٔ ذلیلان برای انسانهای عزتجو، بیمعنا و تهی از محتواست؛ چنین زیستی فاقد معناست. زمانی که زندگی معنا و ارزش خود را از دست میدهد، مرگ ترجیح داده میشود؛ البته مرگی که همراه با عزت باشد، زیرا همین عزت است که عنصر معنابخش برای انسان به شمار میرود و زندگی را ارزشمند میکند. از منظر امام حسین علیهالسلام، پرداخت بالاترین هزینه، یعنی مرگ، بر پذیرش زندگی در کنار انسانهای ذلیل و با مناسبات ذلیلانه و تنفس در فضای جامعهای که ذلت را میپسندد، ترجیح دارد. این نکته، حقیقتی بسیار عمیق است که شایستهٔ تأمل و توجه فراوان است.
خداوند رحمت کند حضرت امام خمینی (ره) را که در کتاب صحیفه نور، جلد چهار، صفحه ۲۶۶، بیان میدارند: «مرگ سرخ به مراتب بهتر از زندگی سیاه است و ما امروز به انتظار شهادت نشستهایم تا فردا فرزندانمان در برابر کفر جهانی با سرافرازی بایستند.» امروزه به روشنی مشاهده میکنیم که فرزندان همان نسل که دوران امام خمینی (ره) را درک کردند، چگونه در برابر کفر جهانی سرافرازانه ایستادگی میکنند. حاجیزادهها و دانشمندان ما که به مقام شهادت نائل آمدند، با نهایت عزت و سرافرازی در برابر سلطهٔ جهانی ایستادند. از این رو، یکی از پیامهای محوری در شعارها و آموزههای امام حسین علیهالسلام این است که: «مرگ سرخ به مراتب برتر از زندگی سیاه است.»
این سخن به این معنا نیست که انسان باید خود را به استقبال مرگ بیفکند، بلکه بدان معناست که برای دستیابی به یک زندگی اصیل، باکرامت و معنوی باید تلاش کرد و اگر کسی قصد داشت این زندگی سفید و آرمانی را از انسان سلب کند، باید تا مرز ایثار و فداکاری، حتی جانفشانی، در راه دفاع از آن ایستادگی نمود. هدف و آرمان ما، زیستنی پاک، آرمانی و خداپسندانه است؛ اما اگر قرار باشد این زندگی اصیل و الهی را از ما بگیرند، حاضر به پذیرش «مرگ سرخ» هستیم، چرا که مرگ سرخ، شرافتمندانه بر زندگی سیاه ارجحیت دارد. بر این اساس، پیشنهاد میشود عنوان این گفتگو را «مرگ سرخ یا زندگی سیاه» انتخاب نمائیم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0