به گزارش خبرنگار مهر، وجود مبارک حضرت رقیه در واقعه عاشورا یکی از مباحث پر بحث پیرامون این حادثه عظیم است و در بین برخی مورخان بر حضور ایشان در جمع عاشوراییان اختلاف نظر وجود دارد. محدودیتها در نگارش تاریخی و وجود جو خفقان در بین تاریخ نویسان بنی امیه باعث شده بود که بساری از وقایع جنگ ثبت و ضبط نشود و یا با جانبداری همراه باشد. نام حضرت رقیه به این اسم، در هیچیک از کتب مقتل قدیمی و معتبر تاریخی که از زمان شهادت امام حسین (ع) تا قرن ششم هجری نوشته شده است اعم از ارشاد، اعلام الوری، کشف الغمة و دلایل الامامة ذکر نشده است و برای نخستین بار شیخ عباس قمی با استناد به گفتههای شیخ صدوق، نحوه شهادت حضرت رقیه را در کتاب منتهی الامال شرح میدهد.
نام رقیه در کتاب شریف لهوف سید بن طاووس و نیز سایر کتب تاریخی تصریح شده است. مرحوم شیخ علی فلسفی در کتاب «حضرت رقیه (س)» میگوید در بیش از بیست کتاب، نام ایشان را رقیه دیده است. در کتاب معالی السبطین حائری آمده است: «کانت للحسین (ع) بنت صغیره…. تسمی رقیه و کان لها ثلاث سنین» تعبیر «تسمی رقیه» نشان دهنده این مطلب است که «رقیه» نام اصلی ایشان نبوده بلکه به این اسم معروف بوده است.
در جلد ۴۵ کتاب بحارالانوار آورده شده است که حضرت زینب (س) در کوفه، مقابل سر امام حسین (ع) که بر روی نیزه قرار داشته این اشعار را خواند: «برادر جان! چقدر برای این دختر کوچکت فاطمه سخت است که پدرش را صدا بزند، ولی او جوابش را ندهد».
از عقبه بن سمعان که امام در واقعه عاشورا به او دستور داد که از کربلا بیرون برود، ۱۱۳ روایت در مجموعه طبری و کتابهای دیگر هست که اخیراً آنها را به صورت کتاب مستقلی چاپ کردهاند. حضرت اباعبدالله (ع) وقتی تنها شد، برای وداع به خیمه آمد. وداع اول حضرت اباعبدالله (ع) در کتاب «اللهوف» اثر سید بن طاووس چنین بیان شده است: «ثم قال یا اختاه، یا ام کلثوم و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه (دختر بزرگ حضرت اباعبدالله) و انت یا رباب» و فرمودند: مراقب باشید اگر من به شهادت رسیدم، گریبان چاک نزنید. چنگ به صورت نزنید و سخن ناروا به زبان نیاورید. این وداع اول است. لباسهای امام در این وداع کمی خونی است. امام زخم برداشته است، اما زیاد نیست. این اولین جایی است که نام حضرت رقیه (س) مطرح میشود.
در اشعاری که خود امام حسین (ع) سروده است نام حضرت رقیه (س) به میان امده است. زمانی که حضرت میخواهند به میدان بروند. فرمودند:
الایا زینب یا سکینه! آیا ولدی!
من ذایکون لکم بعدی؛
الا یا رقیه! یا امکلثوم! انتم ودیعة ربی،
الیوم قد قرب الوعد
در این باره محمدحسین رجبی دوانی پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه با طرح این پرسش که آیا امام حسین علیه السلام دختری به نام رقیه داشته اند نوشته است:
برخی به کلی داشتن دختری به نام رقیه را برای امام حسین علیه السلام نفی کردند. برخی معتقدند امام حسین علیه السلام فقط دو دختر داشته به نامهای فاطمه و سکینه. لذا از نظر آنها داستان حضرت رقیه بی مبنا است. اما من خدمت شما عرض کنم اگرچه شیخ مفید تعداد دختران امام حسین علیه السلام را دو تن به نامهای فاطمه و سکینه نامیده است، ولی این تنها نقل ما نیست بلکه ما نقلهای دیگری هم داریم که تعداد دختران امام را بیش از دوتن ذکر کرده است.
مثل کتاب مطالب السَّئوول ابن طلحه شافعی که نَسَب شناس است و تخصصی این کار را کرده و حال اینکه شیخ مفید نسب شناس نیست. همینطور در مناقب ابن شهرآشوب مازندرانی، تعداد دختران امام حسین علیهالسلام را سه یا چهار دختر ذکر کرده اند. این منابع از نظر اعتبار یکسان هستند و نمیتوانیم بگوییم فقط نقل شیخ مفید برای ما ملاک است، پس احتمال اینکه امام حسین علیه السلام دختر دیگری غیر از این دو تن داشته باشد از نداشتن آن بیشتر هم هست. اما راجع به خرابه شام که عدهای سوال کردهاند که چرا در منابع اولیه چنین نقلی نیامده است، اتفاقاً در کتاب کامل بهایی عمادالدین طبری شیعی متعلق به قرن هفتم آمده است.پاسخ بنده به این نکته این است که اولاً صاحب کتاب کامل بهایی از طرف علمای بزرگ شیعه توثیق شده است.
ثانیاً او معاصر سید بن طاووس صاحب لهوف است. سید بن طاووس هم در لهوف مطالبی دارد که مورخان و مقتل نویسان پیش از او چنین نقلی را نیاوردهاند.حالا چرا ما از سید بن طاووس به قول معروف چشم بسته میپذیریم چیزهایی را که دیگران نقل نکرده اند و اختصاصی اوست، اما از عمادالدین طبری که معاصر سید بن طاووس است و از سلامتش هم شک نداریم وقتی مطلبی را با ذکر سند معرفی و مطرح کرده است، نپذیریم.
عمادالدین طبری میگوید داستان خرابه شام و شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب حاویه از قاسم بن محمد مامونی که پیرامون زشتیهای بنی امیه و کارهای خلاف آنها نوشته شده بوده گرد آوری کرده است.
به قول معروف حاج عباس قمی میگوید: آثار و کتابها و منابعی در دست ایشان بوده است که دیگران از آن بهره نبرده بودند. پس میتوان این داستان را پذیرفت مضافاً بر اینکه اگر مرقد حضرت رقیه درجای دیگری غیر از شام واقع بود میتوانستیم تردیدی بکنیم که گروهی چنین چیزی را ساخته باشند. اما در شام که پایگاه بنی امیه، دشمنان قسم خورده اهل بیت علیهالسلام بودند، چطور میتوانند چیزی برای قرنها آنجا بدرخشد و جلوه کند و بزرگانی از علمای برجسته ای به زیارت آنجا بروند و نذرها بکنند و خواستههایی داشته باشند که اجابت بشود. حال آیا میتوانیم بگوییم چنین جایگاهی واقعیت ندارد و امام حسین علیه السلام چنین دختری نداشته است؟
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0