- تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۰:۵۷
- کد خبر : 22634 چاپ خبر

۲۰ اقتصاددان ایرانی زیر ذرهبین گروک؛ از نیلی و الحسینی تا جبرائیلی و صمصامی
این روزها هوش مصنوعی در ایران به بستری برای سنجش و تحلیل اقتصادی تبدیل شده است. کاربران ایرانی با استفاده از ابزار هوش مصنوعی گروک، نظرات ۲۰ اقتصاددان را در تطابق با علم اقتصاد و سیاستهای کشورهای موفق بررسی کردند. در این ارزیابی، اقتصاددانانی مانند مدنیزاده و الحسینی در صدر و تثبیتگرایانی چون صمصامی و جبرائیلی در پایینترین رتبه قرار گرفتند.
به گزارش اقتصادآنلاین، هوش مصنوعی این روزها محل سنجش و پرسش مخاطبان بسیاری از سراسر دنیا قرار گرفته است. مانند هر تکنولوژی تازه وارد دیگری ایرانیها از جمله کاربران پرمراجعه این روزهای هوش مصنوعی هستند و با سوالات مختلفی از آینده مذاکرات ایران و آمریکا گرفته تا تحلیل در حوزههای علمی و پزشکی این ابزار جدید را به چالش میکشند.
این بار اما کاربران ایرانی به سراغ هوش مصنوعی گروک رفتهاند تا با تحلیل آماری و نموداری هر یک از اقتصاددانان به بررسی میزان تطابق دیدگاههای اقتصادی آنان با علم اقتصاد بپردازد. همچنین تطابق نظرات این اقتصاددانان با شیوه حکمرانی اقتصادی بسیاری از کشورهای توسعه یافته در این تحقیق مد نظر قرار گرفته است.
کدام اقتصاددانان در صدر قرار گرفتند ؟
بررسی گروک از نظرات ۲۰ اقتصاددان تاثیرگذار و تطابقشان با علم اقتصاد و سیاستهای اجرا شده در کشورهای موفق برای مخاطبان جالب خواهد بود!
رنگ سبز در جدول نماد اقتصاددانانی است که بیش از ۸۵ درصد تطابق در هردو محور داشتهاند. در ایران به این اقتصاددانان معمولا لیبرال گفته میشود. بر این اساس اسامی دکتر علی مدنیزاده، موسی غنینژاد، محمدصادق الحسینی، طبیبیان، علی سعدوندی در صدر جدول قرار دارند.
نماد آبی در جدول نشاندهنده این است که این اقتصاددانان بالای ۷۵ درصد با علم اقتصاد روز دنیا داشته و همین میزان منطبق بر مدل حکمرانی اقتصادی موفق در دنیا هستند. به این دسته از اقتصاددانان در کشور تکنوکراتهای بازارگرا گفته میشود و افراد چون عبدالناصر همتی، طیبنیا، مسعود نیلی، داود سوری، حسین درودیان و عادلی و البته با اختلاف بیشتر داوود منظور قرار گرفتهاند.
رنگ زرد هم نماد تطابق کمتر با سیاستهای موفق اقتصادی است. افرادی چون محمد ستاریفر، مجید شاکری و بهمن آرمان نیز در این دسته جای گرفتهاند.
و اما نماد قرمز نمودار که نشاندهنده عدم تطابق است که سمت و سوی اقتصادی آنان از مدلهای آزموده شده اقتصادی تبعیت نمیکنند. در این دسته هم اقتصاددانانی که در ایران به آنان تثبیتگرا گفته میشود قرار دارند. افرادی چون فرشاد مومنی، صمصامی، یزدی زاده، جبراییلی (که البته اقتصاد نخوانده است) و عباس شاکری نظرهای اقتصادیشان در دسته بندی قرمز قرار میگیرند.
تشدید اختلافات و تعارض آرای اقتصادی پس از دولت پزشکیان چگونه شکل گرفت؟
پس از روی کار آمدن مسعود پزشکیان در سال ۱۴۰۳، اختلافنظرهای قابلتوجهی بین تیم اقتصادی دولت او و برخی اقتصاددانان و چهرههای اقتصادی با دیدگاههای متفاوت بروز کرد. این اختلافات عمدتاً ریشه در تفاوتهای ایدئولوژیک و رویکردهای اقتصادی داشت: تیم اقتصادی دولت پزشکیان، متمایل به اصلاحات بازارمحور و تعامل با اقتصاد جهانی است، در حالی که افرادی مانند صمصامی، یزدیزاده و جبرائیلی بر سرکوب گسترده و تثبیت نرخ ارز و قیمتگذاری دستوری تأکید داشتند.
تیم اقتصادی دولت پزشکیان حامیانی چون همتی، صادقالحسینی، غنینژاد و … داشت. به عنوان نمونه عبدالناصر همتی، بهعنوان وزیر اقتصاد دولت پزشکیان، بر سیاستهای بازارمحور، کاهش مداخله دولت در اقتصاد و تقویت تعاملات بینالمللی برای رفع تحریمها تأکید داشت. او معتقد بود که ثبات ارزی و کنترل تورم از طریق اصلاح نظام بانکی و جذب سرمایهگذاری خارجی امکانپذیر است. صادقالحسینی، اقتصاددان، نیز بر ضرورت اصلاحات ساختاری، خصوصیسازی و کاهش یارانههای غیرهدفمند تأکید کرد. صادقالحسینی در تحلیلهایش، سیاستهای دستوری و تثبیت قیمتها را عامل فساد و ناکارآمدی میداند.
دکتر موسی غنینژاد هم از حامیان اقتصاد آزاد و کاهش نقش دولت در اقتصاد بود. او در حمایت از پزشکیان، بر لزوم رقابتپذیری اقتصاد، حذف قیمتگذاری دستوری و تقویت بخش خصوصی تأکید داشته است.
در مقابل اما منتقدانی چون صمصامی، یزدیزاده، جبرائیلی قرار دارند. صمصامی، اقتصاددانی با گرایش اقتصاد اسلامی، بر لزوم اجرای سیاستهای دستوری در اقتصاد و سرکوب نرخ ارز تأکید داشت. او معتقد بود که دولت پزشکیان با تکیه بر مذاکرات خارجی و سیاستهای بازارمحور، از ظرفیتهای داخلی غفلت کرده است. وی به همراه جبراییلی از مدعیانی بود که رسیدن به دلار ۲۰ هزار تومانی را ممکن میدانست و مورد انتقادات بسیاری از سوی اقتصاددانان قرار گرفت.
محمدرضا یزدیزاده نیز با دیدگاههای عجیب اقتصادی مانند عدم حق نگهداری طلا توسط مردم و سرکوب نرخ ارز به نفع واردات شناخته میشود. این در حالی است که برخی از اقتصاددانان نظیر علی مروی و حسین درودیان، اسنادی را مبنی بر فعالیت یزدیزاده در واردات کالا منتشر کردند و نظرات او را در خصوص سرکوب نرخ ارز به دلیل تعارض منافع او، نامعتبر دانستند.
لینک کوتاه
برچسب ها
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0