- تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۱
- کد خبر : 35818 چاپ خبر

سفری به رنگ دلارهای نفتی؛ ترامپ در خلیج فارس به دنبال چیست؟
تجمیع بیش از ۳ تریلیون دلار در صندوقهای دولتی کشورهای جنوب خلیج فارس سبب شده است تا بسیاری از رهبران کشورهای بزرگ جهان مانند چین، هند، کره جنوبی، ژاپن، فرانسه، آلمان، انگلیس و در نهایت ایالات متحده آمریکا به دنبال جلب نظر حکام منطقه برای سرمایهگذاری یا خرید محصولات صنعتی باشند. برای دونالد ترامپ که اولویت خود را بازگشت مراکز تولیدی و سرمایههای مالی به بازارهای آمریکا اعلام کرده است، سفر به پادشاهی عربی سعودی، قطر و امارات میتواند فرصتی برای دمیدن حیاتی دوباره در صنایع پیشرفته آمریکایی در حوزههای مختلف باشد. شاید به همین دلیل هیئتی از شرکتها و کارآفرینان بزرگ همچون ایلان ماسک، رئیس جمهور آمریکا را در این سفر همراهی کردند.
اقتصاد آنلاین، محمد بیات: صبح روز سهشنبه ۱۴ مه ۲۰۲۵ هواپیمای رئیس جمهور آمریکا در فرودگاه ملک خالد ریاض به زمین نشست و رئیس جمهور آمریکا با استقبال محمد بن سلمان نخستین سفر رسمی خود را منطقه خلیج فارس آغاز نمود. ترامپ در ایستگاه اول اقدام به امضای توافقهای همکاری متعدد در زمینههای نظامی، سرمایهگذاری، امنیتی، هوش مصنوعی و … کرد. به عنوان مثال خالد بن سلمان وزیر دفاع سعودی و هگزث همتای آمریکایی وی اقدام به امضای یکی از بزرگترین خریدهای تسلیحاتی تاریخ به ارزش ۱۴۲ میلیارد دلار کردند. در جریان همایش سرمایهگذاری آمریکا- سعودی نیز قریب به ۱۴۵ قرارداد به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار به امضا رسید. محمد بن سلمان تعهد داد که امکان افزایش این رقم پس از تکمیل مذاکرات تجاری تا یک تریلیون دلار وجود دارد. در جریان سفر به قطر نیز تیم آمریکایی توفیقاتی قابل توجهی به دست آورد. علاوه بر امضای توافقنامههای نظامی میان دوحه- واشنگتن، قطریها متعهد به خرید ۱۶۰ فروند هواپیمای بوئینگ شدند. براساس اطلاعات منتشر شده توسط منابع آمریکایی ظاهرا قرار است در امارات نیز قراردادهای متعددی در حوزههای استراتژیک به امضا رسیده و حاکمان ابوظبی از بسته ۱.۴ تریلیون دلاری برای سرمایهگذاری در آمریکا رونمایی کنند.
فارغ از توفیقات اقتصادی ترامپ برای صنایع، شرکتها و برندهای آمریکایی، یکی از اهداف غیرآشکار وی در سفر منطقه جلب نظر حکام سعودی برای افزایش سطح تولید نفت در بازارهای انرژی بود. در شرایطی که آمریکا رکودی شدید را تجربه میکند و تبعات «جنگ تعرفهها» به تدریج در حال آشکار شدن است، افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا میتواند زمینه یک جهش جدی در بازار نقت و به دنبال آن تورم افسار گسیخته را در آمریکا فراهم کند. در چنین شرایطی حاکمان جمهوری خواه کاخ سفید به شدت سیاست افزایش سطح تولید نفت از سوی اعضای اوپک؛ به ویژه سعودی را دنبال میکنند. ظاهرا سعودی به طرف آمریکایی اطلاع داده است با وجود نیاز این کشور به نفت بالای ۹۰ دلار در هر بشکه برای تحقق اهداف چشمانداز ۲۰۳۰، اما در این بازه زمانی حاضر به همکاری با دولت ترامپ برای کنترل بازارهای مالی است. برخی کارشناسان معتقدند تمایل فعلی ترامپ برای رسیدن به نقطه توافق اتمی با ایران ناشی از تلاش برای کاهش ریسکهای امنیتی در محیط پیرامونی میادین نفتی سعودی و درعین حال افزایش سهم «نفت رزرو» ایران در بازار است. بازگشت ایران به بازار انرژی و افزایش سطح تولید نفت از سوی تهران میتواند آرامش اقتصادی لازم بر بازارهای مالی را تضمین کند.
پرده سوم از سفر منطقهای ترامپ به منطقه را باید در «تصویرسازی» رئیس جمهور آمریکا از کشورهای عربی و «تقویت برند» آنها در محیط بینالمللی جستوجو کرد. سخنرانی ترامپ در مجمع سرمایه گذاری آمریکا- سعودی و تعریفهای وی از مدل حمکرانی سعودی یا صحبتهای تمجیدی وی در دیدار با امیر قطر سبب میشود تا کشورهای یاد شده از جایگاه بهتری در میان رسانهها، افکار عمومی و بازارهای اقتصادی داشته باشند. در سوی مقابل ترامپ با آنکه تسلیم اراده ایرانیان در خصوص تغییر نام خلیج فارس شد، اما با حمله به شرایط حکمرانی در ایران و برخی مصادیق در حوزههای حفظ محیط زیست، آب و ناترازیهای انرژی سعی کرد تا تصویر ایران را کشوری «کلنگی» در رسانههای بینالمللی نشان دهد. ارائه چنین تصویر برساختهای از آن جهت خطرناک است که مزیت ایران را به عنوان کشور مناسب برای جذب سرمایه گذاران و تولیدکنندگان خارجی کم رنگ کرده و عربستان سعودی را به عنوان کشوری دارای زیرساختهای مناسب برای جذب فعالیت اقتصادی معرفی میکند.
شگفتانه سفر منطقهای ترامپ نه جذب سرمایههای کلان نفتی نه قراردادهای هنگفت صنعتی- نظامی بود بلکه دیدار وی با احمد الشرع (ابو محمد جولانی) رئیس دولت انتقالی سوریه و سرکرده سابق تحریرالشام بود. ترامپ چند ساعت پیش از نشستن هواپیمای الشرع در ریاض، به درخواست محمد بن سلمان ولیعهد سعودی اقدام به لغو تحریمهای سوریه کرد. ظاهرا دمشق در ازای دریافت این امتیاز، تضمینهایی در زمینه پیوستن به پیمان ابراهیم، دادن امتیازهایی در حوزه معدن و نفت، مقابله با نفوذ ایران، اخراج نیروهای جهادی- فلسطینی و در نهایت مبارزه مشترک با داعش داده است. در چنین شرایطی به نظر میرسد سوریه جدید را باید در مدار امنیتی- نظامی ترکها و اقتصادی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، به ویژه عربستان و قطر تعریف کنیم. به بیان دیگر نظم ژئوپلیتیکی منطقه شرق مدیترانه تغییر کرده و این احتمال وجود دارد که دامنه آن به لبنان نیز کشیده شود.
پرونده در سایه سفر منطقهای ترامپ، احتمال انعقاد توافق اتمی جدید میان ایران و آمریکا بود. ظاهرا تیم ایرانی برای پاسخ به نیاز دولت جدید آمریکا برای به دست آوردن توافقی متفاوت از توافق دوران اوباما، پیشنهاد داده است که کنسرسیومی متشکل از ایران و کشورهای عربی در حوزه غنیسازی اورانیوم ایجاد شود. استیو ویتکاف نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز که پیش از این بر «خط قرمز» حذف غنیسازی اورانیوم و برچیده شدن تاسیسات راهبردی ایران در نطنز، فردو و تهران تاکید کرده بود، روز پنجشنبه ۱۵ مه اعلام کرد که احتمالا پیش از پایان جنگ اوکراین، توافق اتمی با ایران نهایی شود. شمخانی دبیرسابق شورای عالی امنیتی ملی نیز در مصاحبه به «ان بی سی نیوز» گفت که ایران در ازای لغو تمام تحریمها آماده توافق با آمریکا است. وی در ادامه افزود ایران آمادگی دارد غنیسازی با غلظت بالا را متوقف و ذخایره اورانیوم خود را تحویل دهد. به نظر میرسد علیرغم تلاش نئوکانها و لابی اسرائیل برای ایجاد وضعیت «بن بست» در جریان مذاکرات اتمی، اما به نظر میرسد فشارهای جریان «انزوا گرا» در کاخ سفید شانس توافق میان تهران- واشنگتن را افزایش داده است.
لینک کوتاه
برچسب ها
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0