هدف اسرائیل از درگیری با ایران مشخص شد

هدف اسرائیل از درگیری با ایران مشخص شد

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرارو، بیش از دو ماه پس از آغاز درگیری مستقیم میان تهران و تل‌آویو، تنش‌ها بار دیگر رو به اوج گذاشته است. مقامات اسرائیلی با تشدید لحن تهدیدهای خود علیه ایران، ارتش را به حالت آماده‌باش فراخوانده‌اند تا برای هر سناریوی احتمالی آماده باشند.

به نقل از الجزیره نت، روز دوشنبه، ۱۱ اوت، یسرائیل کاتس، وزیر جنگ اسرائیل، در واکنشی کم‌سابقه به انتشار تصاویری از «فهرست ادعایی» مقامات اسرائیلی، به‌طور مستقیم رهبر ایران را تهدید به ترور کرد.

هدف پنهان اسرائیل؛ کشیدن آمریکا به جنگ تمام‌عیار با ایران

تریتا پارسی، معاون اجرایی اندیشکده آمریکایی «کوینسی»، در مقاله‌ای تحلیلی نوشت که حملات اخیر اسرائیل تنها متوجه برنامه هسته‌ای ایران نبوده است. او استدلال کرد که تل‌آویو در واقع در پی آن است تا ایالات متحده را به رویارویی مستقیم با ایران بکشاند؛ اقدامی که به باور او بخشی از راهبردی گسترده‌تر برای تضعیف و سرنگونی جمهوری اسلامی محسوب می‌شود. به گفته پارسی، هدف نهایی اسرائیل این است که ایران به سرنوشتی مشابه سوریه یا لبنان دچار شود؛ کشوری که هر زمان بخواهد بتواند با توان نظامی خود آن را بمباران کند.

در همین چارچوب، رئیس پیشین «شورای ملی ایرانی-آمریکایی» ــ که به جریان‌های میانه‌رو در داخل ایران نزدیک دانسته می‌شود در تحلیلی احتمال وقوع تقابل جدید میان ایران و اسرائیل در هفته‌های پیش‌رو را بعید ندانست و آن را «جنگی خونین‌تر» توصیف کرد. هم‌زمان، اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک در گزارشی تأکید کرده است که اسرائیل ممکن است در پی اجرای حملاتی تازه برای «نابودی قاطع برنامه هسته‌ای ایران» باشد، به‌ویژه در صورتی‌که تلاش‌های دیپلماتیک به شکست بینجامد. به باور ناظران، مجموعه این تحلیل‌ها و مواضع، در کنار تحولات اخیر در میدان و سیاست، سناریوی آغاز موج دوم حمله مشترک آمریکا و اسرائیل علیه ایران را پررنگ‌تر می‌کند.

پایان مذاکرات، آغاز اشغال؛ طرح پنج‌ماهه اسرائیل برای نابودی غزه

مذاکرات مربوط به آتش‌بس و تبادل اسرا میان حماس و اسرائیل، با وجود میانجیگری قطر و ایالات متحده، به بن‌بست رسیده و چشم‌انداز جنگ و آینده غزه را در وضعیتی مبهم و ایستا قرار داده است. در پی این شکست دیپلماتیک، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل و سپس کابینه امنیتی این رژیم، تصمیم گرفتند طرح اشغال غزه را به اجرا بگذارند؛ طرحی که هدف اصلی آن پایان‌دادن به حضور و نفوذ حماس در این باریکه عنوان شده است. روزنامه راست‌گرای «اسرائیل هیوم» گزارش داد که پیش‌نویس این طرح پیش از تصویب نهایی در تل‌آویو، ابتدا با اصلاحات و تغییراتی از سوی ایالات متحده مواجه شد و پس از آن، مهر تأیید واشنگتن را دریافت کرد.

بر پایه گزارش‌های رسانه‌های عبری، طرح نظامی جدید اسرائیل برای غزه شامل انتقال کامل ساکنان این باریکه به جنوب و اعمال محاصره‌ای همه‌جانبه بر آن است. سپس ارتش اسرائیل طی عملیاتی پنج‌ماهه، به‌صورت «محله به محله» پیشروی خواهد کرد تا زیرساخت‌های حماس را منهدم ساخته و مدیریت این منطقه را در دست گیرد.

با وجود تبلیغات گسترده دولت، این طرح در داخل اسرائیل و همچنین در سطح بین‌المللی با موجی از انتقادها مواجه شده است. برخی از نمایندگان کنست هشدار داده‌اند که اشغال مستقیم غزه، تل‌آویو را بر اساس قوانین بین‌المللی موظف خواهد کرد سالانه بین ۳۵ تا ۵۲.۵ میلیارد دلار برای اداره امور این منطقه هزینه کند. هم‌زمان در عرصه دیپلماسی، سیاست‌های تهاجمی بنیامین نتانیاهو واکنش تند کشورهای اروپایی را نیز در پی داشته است.

در همین راستا، فرانسه اعلام کرده قصد دارد در ماه سپتامبر به‌طور رسمی «دولت فلسطین» را به رسمیت بشناسد. در چنین فضایی، تحلیلگران سیاسی بر این باورند که نتانیاهو ممکن است بار دیگر به راهبرد شناخته‌شده «صادرات بحران‌ها به خاورمیانه» متوسل شود. احتمال گسترش ماجراجویی نظامی به جبهه‌های دیگری همچون لبنان یا حتی ایران مطرح شده است؛ اقدامی که می‌تواند هم نگاه افکار عمومی جهان را از غزه منحرف سازد و هم جبهه داخلی اسرائیل را دست‌کم موقتاً متحد کند.

ارتش اسرائیل در روزهای اخیر مانور بزرگ هوایی را به اجرا گذاشت. این رزمایش به فرماندهی ایال زمیر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل انجام شد و شامل شبیه‌سازی حملات همزمان از چندین جبهه بود.رسانه‌های عبری نوشتند: اسرائیل «با چشمانی باز در حال خوابیدن است»

در تاریخ هشتم اوت، سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی آلمان، فرانسه و بریتانیا  در نامه‌ای مشترک به شورای امنیت سازمان ملل متحد، بر ضرورت پایبندی به راه‌حل دیپلماتیک برای حل‌وفصل برنامه هسته‌ای ایران تأکید کردند. در این نامه آمده است که با نزدیک‌شدن به تاریخ انقضای بخش‌هایی از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۵)، تروئیکا همچنان خود را متعهد به دستیابی به توافقی مذاکره‌شده می‌دانند. با این حال، کشورهای اروپایی تصریح کردند که در صورت عدم دستیابی به «راه‌حلی رضایت‌بخش» تا پایان اوت ۲۰۲۵، مبنای حقوقی و آمادگی لازم برای فعال‌سازی سازوکار بازگرداندن خودکار تحریم‌ها موسوم به «اسنپ‌بک» را حفظ خواهند کرد.

 بر پایه این تحلیل، شکست احتمالی مذاکرات و بازگشت خودکار تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران، می‌تواند برای بنیامین نتانیاهو به منزله فرصتی مناسب تلقی شود.

جنگ افروزی از مسیر رسوایی 

 برخی تحلیلگران معتقدند یکی از عوامل مؤثر در تصمیم دونالد ترامپ برای دادن چراغ سبز به اسرائیل جهت حمله به ایران  حتی صدور مجوز استفاده از بمب‌افکن‌های استراتژیک «بی-۲» علیه تأسیسات هسته‌ای تهران فشارهای غیرمستقیم موساد و لابی اسرائیل بر کاخ سفید بوده است. به گفته این تحلیلگران، این فشارها از مسیر پرونده جنجالی «جفری اپستین» اعمال شد؛ پرونده‌ای که سایه آن همچنان بر سیاست آمریکا سنگینی می‌کند.

با گذشت کمتر از دو ماه از پایان «جنگ ۱۲ روزه»، نام اپستین بار دیگر به صدر اخبار بازگشت. از چهارم اوت، رسانه‌های بزرگ ایالات متحده به‌طور گسترده به ابعاد این رسوایی پرداختند و هجمه‌ای رسانه‌ای را شکل دادند که بسیاری آن را مشکوک می‌دانند. این موج خبری در هجدهم اوت به اوج رسید؛ زمانی که روزنامه «وال‌استریت ژورنال» در گزارشی ویژه از این ماجرا به‌عنوان «رسوایی تاریخی ترامپ» یاد کرد. واکنش رئیس‌جمهور پیشین آمریکا نیز کم‌سابقه بود: او دادخواستی چند میلیارد دلاری علیه روپرت مرداک مالک این روزنامه تنظیم کرد.

امروز گمانه‌زنی‌ها درباره نقش چهره‌های بانفوذ و نزدیک به اسرائیل در تصمیمات دونالد ترامپ بار دیگر شدت گرفته است. تحلیلگران می‌پرسند: آیا حامیان پرنفوذی همچون مارک لوین، ایزاک پرلماتر و نلسون پلیتز  که پیوندهای تنگاتنگی با محافل سیاسی و امنیتی اسرائیل دارند  با تکیه بر ابزار رسانه‌ای متحدانی چون «روپرت مرداک» خواهند توانست بار دیگر ترامپ را به سمت شعله‌های جنگ با ایران سوق دهند؟ در مقابل، سناریوی دیگری نیز مطرح است: این بار شاید رئیس‌جمهور آمریکا، برخلاف گذشته، تصمیم بگیرد در برابر فشارها و آنچه برخی ناظران «باج‌خواهی جنگ‌طلبان» می‌نامند، ایستادگی کند.

از سویی دیگر نخست‌وزیر اسرائیل در اقدامی بی‌سابقه با انتشار پیامی تصویری مردم ایران را خطاب قرار داد و آنان را به حضور در خیابان‌ها فراخواند. در ادامه همین خط رسانه‌ای، منشه امیر، از قدیمی‌ترین مجریان و مفسران «رادیو اسرائیل به زبان فارسی» ــ نیز از طریق یکی از صفحات فارسی‌زبان منسوب به اسرائیل، موضع مشابهی گرفت و ایرانیان را آشکارا به شورش داخلی دعوت کرد. به نظر می‌رسد تل‌آویو بیش از هر زمان دیگر بر ابزارهای رسانه‌ای و جنگ روانی متمرکز شده است. رویکردی که هدف نهایی آن، کشاندن مردم به خیابان‌ها و فراهم‌کردن بستر لازم برای بروز آشوب و حتی جنگ داخلی در داخل ایران ارزیابی می‌شود.

مأموریت فوری لاریجانی

در پاییز سال گذشته و در بحبوحه جنگ اسرائیل و حزب‌الله، جرد کوشنر، داماد دونالد ترامپ، مقاومت اسلامی لبنان را به «تفنگی پرشده» تشبیه کرد و مدعی شد که «جنگ سوم لبنان» و تضعیف بزرگ‌ترین متحد تهران، می‌تواند بهترین فرصت را برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران فراهم آورد. اکنون و با گذشت ۹ ماه از آن نبرد خونین، تحولات تازه‌ای در بیروت رخ داده است. دولت لبنان به ریاست جوزف عون و نواف سلام، پس از رایزنی با تام باراک فرستاده ویژه آمریکا، تصمیمی جنجالی اتخاذ کرده است: تا پایان سال ۲۰۲۵، همه گروه‌های مسلح غیردولتی در لبنان از حزب‌الله گرفته تا گروه‌های فلسطینی باید خلع سلاح شوند.

اعلام رسمی این تصمیم، واکنش فوری تهران را در پی داشت. علی لاریجانی، دبیر تازه منصوب‌شده شورای عالی امنیت ملی ایران، به سرعت راهی بیروت شد تا درباره پیامدها و خطرات اجرای چنین طرحی با مقامات لبنانی گفت‌وگو کند. کارشناسان منطقه بر این باورند که مقاومت حزب‌الله در برابر خلع سلاح، می‌تواند لبنان را به آستانه یک درگیری داخلی تازه بکشاند. در عین حال، برخی تحلیل‌ها حاکی از آن است که اسرائیل ممکن است پیش از آغاز موج دوم حملات خود به ایران، یک عملیات گسترده علیه حزب‌الله در جنوب لبنان را کلید بزند.

در برابر تهدیدهای فزاینده اسرائیل و ایالات متحده، تهران رویکردی دوگانه را در پیش گرفته است؛ راهبردی که هم‌زمان بر پیگیری مسیر دیپلماسی و تقویت آمادگی نظامی تکیه دارد. منابع رسانه‌ای نزدیک به تیم مذاکره‌کننده ایران طی روزهای اخیر گزارش داده‌اند که علاوه بر ادامه رایزنی‌ها با تروئیکای اروپایی، مقامات ایران احتمال آغاز گفت‌وگوی مستقیم با نمایندگان آمریکا در شهر اسلو (نروژ) را نیز بررسی می‌کنند.  در سوی دیگر، روزنامه یدیعوت آحرونوت مدعی شد که چین در بازسازی سامانه‌های دفاع هوایی ایران نقش‌آفرینی می‌کند و همکاری‌هایی نیز در زمینه تقویت ذخایر موشکی تهران در جریان است. چنین اخباری بیانگر آن است که ایران در موازات مسیر دیپلماتیک، به‌طور جدی در حال آماده‌سازی برای بدترین سناریو یعنی درگیری مستقیم با اسرائیل است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *