به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جماران، اسحاق جهانگیری طی سخنانی در جمع تعدادی از فعالان بخش خصوصی عضو اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران که در تاریخ 19 مرداد 1404 ایراد شد، با تأکید بر اینکه حضور جدی بخش خصوصی واقعی راه نجات اقتصاد ایران است، گفت: بعد از جنگی که بر ما تحمیل شد، اکنون کشور وضیعتی دارد که خطیر، پیچیده، سیّال، در هم تنیده، تهدید زا و نیز فرصت زا بودن از ویژگی های آن است که باید به صورت جدی به آن بپردازیم.
معاون اول پیشین رئیس جمهور افزود: گام نخست فهم درست از این شرایط و موقعیتی است که هم نظام حکمرانی باید فهم درستی داشته باشد که ما در چه شرایطی هستیم و چه اتفاقی افتاده و چه اتفاقی در آینده ممکن است بیافتد و هم جامعه مدنی، جامعه سیاسی، نخبگان و بخش خصوصی ایران باید به فهم مشترک و درستی از این شرایط برسند و به گفتوگویی بپردازیم که به سرنوشت همه مردم ایران بستگی دارد. یعنی باید با گفتوگوی با همدیگر خطر را دور و با تصمیمهای صحیح و اقدامات ملی از این مرحله عبور کنیم.
وی در خصوص درسها و مؤلفههای اساسی جنگ تحمیلی 12 روزه اظهار داشت: اولین موضوع مقاومت مهینی و انسجام ملی بود که اتفاق افتاد. در تاریخ ایران مکررا گفته شده است که تمدن و فرهنگ ایران طوری است که مردم در مقابل تهاجم خارجی از کشورشان دفاع می کنند. ولی در سالهای اخیر این زمزمهها میشد که این قدر مشکلات زیاد است و مردم خسته شدهاند که راضی هستند دشمن کار را تمام کند. مردم ایران بر همه اینها مهر باطل زدند.
جهانگیری تأکید کرد: وطن و ایران برای ایرانیان خیلی مهم است. در نظرسنجیهای انجام شده این ایام سؤال شده که دلیل اصلی ایستادن شما در مقابل تهاجم خارجی چه بوده؟ آنهایی که در پاسخ گفتند «برای ایران» ایستادیم اصلا قابل مقایسه با هیچ موضوع دیگری نبود؛ لذا باید به ایران به عنوان موضوع جدی توجه کرد. نظرسنجی دیگری نشان می داد که طرفداران اصلاح پذیری حکومت در جامعه از بخشهای نا امید از اصلاح و یا طیف راضی به وضع موجود زیادتر شده بودند. یک نظرسنجی دیگر هم دیدم که رضایت مردم از عملکرد دولت و نیروهای مسلح در این ایام به طور چشمگیری افزایش یافته؛ حالا دورهاش خیلی کوتاه بود.
وی افزود: به نظر من دومین مسأله مهم «تصمیم گیری به موقع و درست» بود. خیلی از چالشهایی که امروز با آنها درگیر هستیم و به عنوان نقاط منفی مهم از آنها اسم میبریم، نتیجه تصمیم نگرفتن به موقع و صحیح بوده است. در این وضع آب، برق، گاز و تنشهایی که در فضای داخلی و خارجی داریم، وظیفه مسئولین این است که تصمیم به موقع و درست بگیرند تا از مشکل عبور کنیم. ما آثار یک تصمیم به موقع و درست در این جنگ دیدیم که خیلی کار ساز بود.
معاون اول پیشین رئیس جمهور با تأکید بر اینکه تصمیم به موقع و صحیح رهبری در انتصاب فرماندهان سرنوشت جنگ را تغییر داد، گفت: من معتقد هستم که در حمله آمریکا و اسرائیل طراحی طوری بود که دوشنبه اول کار تموم شود. به نظرم مهمترین موضوع تعیین کننده در تغییر سرنوشت جنگ، همین مسأله بود و دنبالش هم اقداماتی که فرماندهان انجام دادند و نگذاشتند که شرایط آن گونه شود.
وی افزود: سومین موضوعی که کمتر گفته می شود و به نظر من خیلی تعیین کننده است، مسأله «کاربرد تکنولوژی مدرن در جنگ» است. الآن ما هم جنگ اوکراین را شاهد هستیم که روسیه با غرب است و هم جنگ اسرائیل با ایران و از قدیم می گفتند که جنگ با اسرائیل به معنای جنگ با غرب و ناتو است. یعنی جنگ با اسرائیل اینطوری نیست که جنگ با کشوری چند میلیونی که در فاصله دوری از ما قرار گرفته است؛ کل تکنولوژی مدرن غرب در این جنگها به کار گرفته شده است. در اوکراین هم همین است. تکنولوژی روس ها در مقابل تکنولوژی غرب است. مسأله مهم این است که تکنولوژی غربی برتری خود را نشان داد.
جهانگیری تأکید کرد: نقش تکنولوژی در مسائل نظامی هر روز تعیینکنندهتر میشود و ما باید به این موضوع به صورت جدی بپردازیم. تکنولوژی متکی بر مغز جوانان و دانشگاههای ما است. درسی که از اوضاع میگیریم این است که باید به دانشگاهها و نیروی انسانی تحصیل کرده خودمان بیشتر توجه کنیم و راهی درست کنیم که نخبگان در کشور بمانند. در حوزه موشکی تکنولوژی بومی ما کار خودش را کرد و اقداماتی روی موشکی خودمان کرده بودیم که ممکن است در ابتدا کپیبرداری از برخی موشکهای موجود بود، ولی عمدتا مرکز روی توان مهندسی جوانان خود ما بود. بالأخره توانستیم به یک تکنولوژی تعیین کننده دست پیدا کنیم. باید قدرت اثرگذار تکنولوژی را باور کرد و به بهانههای واهی کشور را از تکنولوژیهای روز محروم نکرد. هر تکنولوژی عوارضی هم دارد، ولی به بهانه عوارض نمیشود کشوری را از تکنولوژی دور کرد.
وی اظهار داشت: چهارمین مسألهای که از این جنگ و پسا جنگ باید یاد گرفت این است که «قدرت اقتصادی در کنار قدرت نظامی تعیین کننده است». تأثیر جنگ فقط در میدان نبرد نیست. آثار اصلی و پیامد عمیق و گسترده جنگ بر مسائل و ساختارهای اقتصادی سیاسی و اجتماعی است که بعدا معلوم میشود که بر تولید، زنجیره تأمین تولید و محصول و همچنین روی اقتصاد کلان، بازار سرمایه، کاهش ارزش پول ملی، تورم و رکود اقتصادی چه تأثیری میگذارد. اینها بحثهایی هستند که به صورت جدی باید پرداخته شود.
معاون اول پیشین رئیس جمهور افزود: واقعیت این است که قبل از جنگ 12 روزه اقتصاد کشور در شرایط بسیار سخت و دشواری بود. شاخصهایی مثل تورم مزمن 2 رقمی که این 5، 6 سال اخیر جهشی هم پیدا کرده و بخش وسیعی از مردم را زیر خط فقر برده بود، رشد پایین اقتصادی و ناپایدار، سرمایهگذاریها مخصوصا در 10 تا 15 سال اخیر بعد از تحریمهای شورای امنیت بسیار کاهنده و منفی بوده و خصوصا در بخش صنعت و در بخش نفت فاجعه آمیز بوده است. ناترازی در بخشهای مختلف که شماها بیشتر از بقیه درک کردهاید.
وی با اشاره به وضع عاملهای انرژی برق، گاز و بنزین، کفت: در آخرین شورای انرژی که در دوره معاون اولی برگزار کردیم، گفته شد ما فقط برای اینکه در گاز به تعادل برسیم به 80 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم؛ حالا برق و نفت و اینها بماند. قبل از جنگ 12 روزه کسری بودجه دولت و ناترازی در نظام بانکی داشتیم. یک نااطمینانی جدید امروز اضافه شده و روی همه اینها سایه انداخته است. نااطمینانی این است که آیا آتش بس به جنگ ختم میشود یا به صلح؟ چون طرف مقابل آتش بس یک رژیمی است که نشان داده هر جایی آتش بس کرده به راحتی نقض کرده است. هر دو حالت جنگ و نااطمینانی برای کشور و اقتصاد کشور فاجعه است. فقط در حالتی که بتوانیم سایه جنگ را از کشور دور کنیم فرصتی برای کشور است.
جهانگیری با تأکید بر اینکه مردم انتظار دارند که حاکمیت سایه جنگ را از کشور دور کند، گفت: مسئولیت جنگ و صلح طبق اصل 110 قانون اساسی بر عهده رهبری است. با شناختی که من دارم، ایشان ضد جنگ هستند و پرهیز از جنگ یکی از سیاستهای قطعی بوده الآن هم سایه جنگ باید از پیش روی کشور برداشته شود. این وظیفه حاکمیت است. ما دیپلماتهای قوی داریم، راهی جز مذاکره وجود ندارد. کسانی که مذاکره را رد می کنند چه چیزی جایگزین دارند؟! باید با قدرت و تیم قوی مذاکره کرد.
معاون اول رئیس جمهور در دولت های یازدهم و دوازدهم با بیان اینکه وقتی به مذاکره می رویم باید با دست پر رفت، گفت: همه کشورهای دنیا -حتی آنهایی که جنگ می کنند- با هم مذاکره هم می کنند. البته این نکته مهمی است که در دوران مذاکره باید کشور به نحوی اداره شود که قدرت تاب آوری جامعه بالا رود و شاخص های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی وضع بهتری که بیانگر قدرت کشور باشد، نشان دهد. کشور ایران کشور ثروتمندی است و ما خوب نتونستیم از ثروت ایران استفاده کنیم؛ ایران واقعا کشور پر ثروتی است و فقط نفت و گاز زیر زمینی ایران چند هزار میلیارد دلار ارزش دارد، نیروی انسانی موقعیت جغرافیایی از دیگر امتیازهای مهم ایران است. قبل از آرامکو خود ما بحث می کردیم که چرا ما نباید از این دارایی زیر زمینی استفاده کنیم؟! چرا فقط وقتی از زیر زمین استخراج کردیم آن را روی زمین آوردیم و فروختیم؟!
وی ادامه داد: ما کشور ثروتمندی هستیم که کلید گاوصندوق خودش را گم کرده و امروز پول ندارد ناهار بخورد! و واقعا وضعیت برای مردم ایران الان اینجوری شده است که روی گنج نشسته، اما درصد بالایی زیر خط فقر هستند. اولین ذخایر نفت و گاز دنیا -نه دومین ذخایر نفت و گاز دنیا- را داریم، اما چرا شرکت ملی نفت ایران که به عنوان نمایندگی از دولت باید معادن نفت و گاز در اختیارش باشد، نتواند برود داخل بورس بین المللی 10 درصد سهام خودش رو بفروشد 200 و 300 میلیارد دلار پول بگیرد و وارد کشور کند؟! در دوره های قبل بحث می شد که این کار را بکنیم، اما ما نتواستیم انجام دهیم و به جای آن آرامکو عربستان این کار را کرد؛ 5 درصد سهام عرضه کرد و حال ببینید چه حجمی پول گرفته است و الان در بورس دنیا به عنوان بزرگترین شرکت مطرح است. ذخایر ما از ذخایر عربستان خیلی بالاتر است، اما حالا متاسفانه تحریم ها شرایط ما را دشوار تر کرده است.
جهانگیری یادآور شد: نتیجه این تحریم ها این شده است که برای دور زدن تحریم ها به هرکسی نفت می دهیم که در دنیا بفروشد و فاجعه بارتر این است که اخیرا می گویند میادین نفت برای بهره برداری به دیگران داده شود. ایران باید از این ثروت خود حفاظت کند، چرا که این ثروت می تواند با سیاست صحیح و دقیقی کشور را از این بحران ها نجات دهد و به سمت توسعه ببرد.
وی تأکید کرد: مهمترین رسالت دولت این است که مقطع فعلی را خوب درک کند؛ با مشورت و مشارکت بخش خصوصی و نهادهای مدنی در دو بازه زمانی سیاستگذاری کنند. یک بازه زمانی کوتاه مدت که بتواند زندگی مردم را طوری اداره کند که فشار بیشتری به زندگی و معشیت مردم وارد نشود. تاب آوری مردم را بالا ببریم. به هر حال شرایط زندگی مردم خیلی سخت شده و نیازمند اقدامات عملی دولت است.
معاون اول پیشین رئیس جمهور ادامه داد: در بازه میان مدت هم دولت باید یک مجموعه سیاست برای حل مشکلات و چالشها داشته باشد. یکی از آنها سیاستهای بودجهای است. بودجه دولت ایران امروز تبدیل شده به یکی از بزرگترین مراکزی که فشار را بر مردم تحمیل می کند. هر سال دولت کسری بودجه بزرگی دارد و به نحوی تأمین می شود که منجر به تورم و فشار بر مردم میشود. ما یک وقتی در مجلس دوم و سوم بودجه زمان جنگ را تصویب میکردیم. به پیوستهای عمرانی آن بودجهها نگاه کنید که ساخت فولاد مبارکه و چند نیروگاه هست. در بودجههای عمرانی الآن اصلا از این طرحها نیست و بودجه عمرانی در راه روستایی و یا طرحهای کوچک مثل مدرسه و بیمارستان هست. با این شرایط بخش عمده بودجه دولت، یعنی 85 تا 90 درصد، خرج حقوق کارمندان دولت و بازنشستگان میشود و برای جاریهای معمولی کسری میآوریم. لذا دولت باید تمرکز را روی کاهش هزینهها بگذارد که به نظر من شدنی است.
وی تأکید کرد: دومین مورد، «سیاست ارزی» است. باید سیاستهای ارزی کوتاه مدت و بلند مدت روشن شود. اگر قرار است تصمیم غیر اقتصادی و با هدف حفاظت از معشیت مردم گرفته شود، معلوم باشد که برای کوتاه مدت است و بلند مدت نیست. سیاستهای ارزی باید مشوق صادرات و نیز برگشت ارز به اقتصاد کشور باشد. سومین مورد، «سیاستهای تجاری» است که معمولا در شرایط ویژه محدودیت های روی واردات و صادرات ایجاد می کنند. این هم از جمله سیاست هایی است که باید برای کوتاه مدت گرفته شود و در بلند مدت نیزاصلاحات جدی در سیاست های تجاری لازم است. در کنار دولت نهادهای مدنی است که نقش مهمی در تدوین سیاست ها دارند که مهمترین آنها اتاق بازرگانی است. اعضای اتاق در همه جلسات دولتی حضور دارند. من وقتی معاون اول بودم بخشنامه کرده بودم که همیشه در جلسات نماینده بخش خصوصی (اتاق بازرگانی) حضور داشته باشند.
جهانگیری افزود: اتاق بازرگانی باید سطح خودش را ببرد؛ بالاتر از اینکه به عنوان نهاد مدنی مشورت بدهد. باید در تدوین سیاستها مشارکت کنند. ممکن است حرفش پذیرفته نشود ولی اگر حرفش پشتوانه قوی در جامعه داشته باشد و افکار عمومی و اقتصادانان از آن حرف دفاع کنند، دولت و مسئولین تصمیمگیری در مقابل افکار عمومی نمیتوانند تصمیم صحیح را کنار بگذارند و تصمیم دیگری بگیرند. مگر آنکه اتاق ملاحظات دولت را در نظر نگیرید. ولی اتاق هم میتواند ملاحظات دولت را در نظر بگیرد. ملاحظه مهم دولت این است که فشار بر زندگی مردم در این مقطع کم شود.
وزیر اسبق صنایع و معادن با بیان اینکه مسأله بعدی بخش خصوصی است، تأکید کرد: به نظر من دوره سرنوشت سازی پیش روی بخش خصوصی است به دلیل شرایط نااطمینانی، الگوی مصرف مردم در این ایام تغییر کرده است. مردم به سمت خرید کالاهای با دوام نمیروند و در این ایام عمدتاً نیازهای ضروری خودشان را تأمین میکنند و اگر پولی دارند تبدیل به چیزی میکنند که نقدشوندگی بالایی دارد تا در شرایط اضطراری به دردشان بخورد. وقتی ما تحلیل دقیقی نداریم که آینده چه میشود، این ابهام برای مردم جدیتر است.
وی ادامه داد: دغدغه اصلی این است که خدای ناکرده اقتصاد ما با یک رکود تورمی رو به رو شود که منجر به کاهش نیروی انسانی در بنگاهها شود. هر کارگری که بیکار شود، زیر خط فقر میرود. همین الآن کارگرها در شرایط سخت هستند. وقتی کارگری از شما جدا شود، بدانید که این کارگر زیر خط فقر رفت. تا جایی که مقدور است بنگاههای اقتصادی با مدیریت بهتر به سمتی بروند که ریزش نیرو در بنگاهها نداشته باشیم. میدانم کار سختی است. در واقع ضرورت دارد که بخش خصوصی برای این شرایط بحرانی حتما یک تدبیری در نظر بگیرد.
جهانگیری در پایان گفت: از زمان انقلاب مشروطیت تا الآن همیشه ایرانیان دنبال این بودند که کشور توسعه یافته شود. با استفاده از این فرصت به سمت برویم که ایران به یک کشور توسعه یافته تبدیل شود. راه آن سیاستگذاری هوشمندانه، واقع بینانه و با مشارکت همه نخبگان و صاحبنظران است. برداشت خودم این است که ما می توانیم با کمک همدیگر و با توانی که در دیپلماسی و مسئولان سراغ داریم، سایه جنگ را با سرعت از این کشور دور کنیم و این مطالبه ما از مسئولین باشد که این اتفاق بیافتد. من بعید میدانم آمریکایی و غربیها این قدر دچار اشتباه بزرگی شوند که بخواهند اختلافات با ایرانی که لنگر ثبات این منطقه و بزرگترین کشور خلیج فارس است را با درگیری نظامی حل کنند. ما در عین حال که باید برای جنگ آمادگی داشته باشیم، ولی طبیعتا بهتر است که با مذاکره مسائل را حل کنیم.
تمام حقوق برای محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
طراحی و توسعه: توسط تیم فنی دفتروکیل