• تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۴
  • کد خبر : 31709
  • چاپ خبر
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی نسبت به امکان یا امتناع علوم انسانی اسلامی

بررسی دیدگاه علامه طباطبایی نسبت به امکان یا امتناع علوم انسانی اسلامی

انضمامی‌ترین بحث در باب اعتباریات و علوم انسانی به پرسش کنونی جامعه ایران (و شاید جوامع اسلامی) در باب امکان یا امتناع علوم انسانی اسلامی و علم دینی بازمی‌گردد.

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «اعتباریات؛ کنش‌ها و برساخت‌های اجتماعی» تألیف قاسم پورحسن عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی» به همت انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، در بهار ۱۴۰۴ در ۴۲۳ صفحه و به بهای ۴۵۰ هزار تومان منتشر شد.

علامه طباطبایی نظریه «ادراکات اعتباری» را در آغاز دهه ۳۰ به‌نحو مبسوط طرح کرد؛ اگرچه تاکنون شرح‌ها و نقدهایی بر این نظریه نگاشته شده، اما به‌نظر می‌رسد هنوز خوانشی مطلوب و شرحی سزاوار از آن صورت نگرفته است. برخی این نظریه را واکنشی در مقابل جریان‌های چپ دهه بیست و سی تلقی کردند، و پنداشتند علامه کوشید تا با تفکیک دو نوع ادراکات، نشان دهد که تمامی ادراکات آدمی از یک سنخ نبوده و هر کدام واجد خصلت‌های ویژه‌ای است. «ادراکات حقیقی» که دائمی و ضروری‌اند با توجه به امکان دستیابی به معرفت یقینی، تغییر و دگرگونی درآن‌ها راه پیدا نمی‌کند، بلکه تغییر، ویژگی خاص «ادراکات اعتباری» است. گروهی دیگر بر این تلقی شدند که علامه درصدد طرح اعتباریات به معنی عام و وسیع آن است. این نوع از اعتباریات که با فارابی در کتاب الحروف و تبیین فرایند پیشرفت عقل آدمی و حیات اجتماعی آغاز شده (البته برخی به نادرست آن را به سهروردی نسبت داده‌اند)، تأثیر نیرومندی در مفاهیم‌سازی سنت فلسفه اسلامی داشته و علامه پس از طرح ادراکات حقیقی در سه مقاله سوم و چهارم و پنجم، می‌کوشد تا ادراکات اعتباری را در مقاله ششم تبیین نماید.

بررسی دیدگاه علامه طباطبایی نسبت به امکان یا امتناع علوم انسانی اسلامی

فیلسوفان اسلامی از زمان فارابی و ابن‌سینا مسئله تحقق یا عینیت و اصالت وجود را در تقابلی با اعتباریت آن طرح کردند و این پژوهش را در ذیل نظام هستی‌شناسی آورده‌اند. این رهیافت را باید در درون اصالت و اعتباریات عقلی یا حکمت نظری گنجانده و ایرادات سهروردی و تأکید او بر اعتباریت وجود را نیز باید در ساحت نفس‌الامری یا نظری مورد توجه و پژوهش قرار داد. ابتکار فارابی در باب دوم کتاب الحروف و دیگر آثارش در باب نسبت انسان و ساحت‌های نظر و عمل، ظهور مدنیت به سبب پیشرفت عقل، مناسبات انسان و جامعه، ایده تکوین و تطور عقل بشری، و بالاخره چگونگی ظهور و وضع زبان و نسبت آن با ساختار جامعه، امری بدیع و شگرف بود که تنها محدود بر حکمت عملی نبوده و به‌نوعی تبیین دو سنخ از اعتباریات نظری و نفس‌الامری و اعتباریات عملی یا حیث فعل و قوه فعاله انسان می‌باشد. به‌نظر می‌رسد علامه طباطبایی در طرح نظریه اعتباریات، تأثیر بسیاری از فارابی پذیرفته است.

پژوهش حاضر در شش گفتار متفاوت و با مسائل و موضوعاتی متمایز و مختلف فراهم آمده که بدون تأمل درخور، نسبت میان آنها عیان نخواهد شد. پس از پیشگفتاری در تبیین و شرح اهمیت و جایگاه حکمت عملی فیلسوفان مسلمان و عدم التفات محققان به آن، در گفتار نخست، پیشینه تاریخی- پژوهشی اعتباریات مورد بررسی قرار گرفت که در آن ضمن تبیین پیشینه‌ها، بر مسئله زبان و طرح آن توسط فارابی در الحروف و نسبت آن با اعتباریات و نیز اهمیت منظر کاربردی و تکامل‌انگاری زبان مورد توجه قرار گرفت. پرسش از معنای اعتباریات، عنوان اصلی گفتار دوم است که در آن به بررسی گونه‌شناسی تعاریف، ساحت‌های مختلف اعتباریات، وجه زبانی- معرفتی اعتباریات، مسئله بنیادین کنش آدمی و قلمرو اجتماعی اعتباریات پرداختیم.

گفتار سوم به اقسام و سنخ‌های گوناگون اعتباریات اختصاص دارد. در این گفتار، اعتباریات پیشا اجتماع و پسا اجتماع طرح گردید. در مبحث پیشا اجتماع، چهار اصل ضرورت (باید)، اصل نیکی و بدی (حسن و قبح)، اصل سادگی و آسان (انتخاب أخفّ و أسهل)، و نیز اصل بسیار مهم استخدام و اجتماع بحث شده و مناقشات مربوط به سرشت انسان و نظام قانون‌گذاری و نیز نظریه خوددوستی و نوع دوستی مورد بررسی قرار گرفت. اصل مالکیت و سخن و اعتباریات زبانی- واژگانی، قدرت و اصل حکم فرمایی در اعتباریات پسا اجتماعی تبیین شد.

گفتارهای سه‌گانه بعدی به نتایج و دستاوردهای معرفتی و انضمامی نظریه اعتباریات اختصاص دارد. در گفتار چهارم، مسئله اخلاق و شایست‌ها و ناشایست‌های اخلاقی و نسبت آن با اعتباریات طرح شده و مناقشات شارحان و شاگردان علامه همچون مطهری، مصباح، حائری و جوادی آملی در باب گزاره‌های اخلاقی و نزاع منشأ و خاستگاه افعال اخلاقی و تفاوت آن با غایات و ثمرات فعل، مورد بررسی قرار گرفت. در ضمن آن مسئله بسیار مهم امکان و عدم امکان استنتاج «باید» از «هست» و امکان ارجاع گزاره‌های ارزشی و هنجاری به واقع، مورد موشکافی تفصیلی قرار گرفت.

اعتباریات، پیشرفت عقل و ظهور تمدن در گفتار پنجم مورد توجه و مطالعه قرار گرفت. مفهوم تمدن، منظرهای گوناگون متفکران مهم در باب تمدن و نظریۀ پیشرفت (کانت، هردر، هگل و مارکس)، مناقشات مهم فروید و مارکوزه در باب دستاوردهای سلبی و ایجابی تمدن، امکان ظهور دادن تمدنی اخلاقی و انسانی و نیز مسئله مهم اعتباریات و فرایند تمدن در درون یک مطالعۀ تطبیقی به‌نحوی انتقادی مورد بحث قرار گرفت.

فرجامین گفتار به اعتباریات و چیستی علوم انسانی اختصاص دارد که در آن سرشت علوم انسانی، انسان و علوم انسانی و نیز پرسش از اعتباری بودن علوم انسانی طرح شد. شاید بتوان گفت که انضمامی‌ترین بحث در باب اعتباریات و علوم انسانی به پرسش کنونی جامعه ایران (و شاید جوامع اسلامی) در باب امکان یا امتناع علوم انسانی اسلامی و علم دینی بازمی‌گردد. به همین منظور در باب‌هایی مسئله فوق بحث و بررسی شده و رویکردها و ادله موافقان و مخالفان بدون جانبداری و با التزام به روش پژوهش علمی، تبیین شده است. در پایان دو نظریه بنیادین یعنی نظریه توالد علمی و نظریه شراکت در علم به‌طور مستقل مورد بحث قرار گرفت.

اثر حاضر با عنوان فرعی «پژوهشی در چیستی اعتباریات و گستره معرفتی آن، بازخوانی دیدگاه علامه طباطبایی» بخشی از مطالعات پورحسن در حوزه میراث اسلامی و پاره‌ای از تحقیقات او در باب حکمت عملی فیلسوفان اسلامی است.

این استاد دانشگاه در پژوهش‌های دیگر، حکمت عملی فارابی و ابن‌سینا را مورد پژوهش قرار داده که بخشی از مطالعات در باب فارابی در چهار اثر پیشین با عنوان‌های «نظام معرفت‌شناسی؛ بازخوانی بنیان‌های معرفتی فارابی»، «فارابی و الحروف، خوانشی نو از فلسفه فارابی»؛ «گسست بنیادین معرفتی از سنت یونانی»، «فارابی و تأسیس فلسفه اسلامی» انتشار یافته بود و مجلد دوم از مطالعات او در باب ابن‌سینا در حال تدوین است. پیش از این «ابن سینا و خرد ایرانی» از او منتشر شده بود.

لینک کوتاه

برچسب ها

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.