• تاریخ انتشار : یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۹:۰۵
  • کد خبر : 39670
  • چاپ خبر
رئیسی، روحانی بود

رئیسی، روحانی بود

شهید ابراهیم رئیسی اهل استراحت نبود. شب‌ هنگام از سفر خارجی بازمی‌گشت، بدون وقفه برای جلسات صبحگاهی برنامه‌ریزی می‌کرد. همراهان بارها پیشنهاد می‌دادند جلسات دیرتر آغاز شود، اما…

به گزارش مشرق، کتاب «رئیسی، روحانی بود» که به‌تازگی توسط انتشارات شهید ابراهیم هادی منتشر شده است، به روایت زندگی‌نامه و خاطرات شهید سید ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور کشورمان می‌پردازد. این اثر، بخش‌هایی از دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی و حوزوی او را مرور کرده و سپس به ورودش به عرصه مدیریت قضایی، تولیت آستان قدس رضوی و نهایتاً سه سال ریاست‌جمهوری‌اش می‌پردازد. به بهانه نخستین سالگرد شهادت این رئیس‌جمهور مردمی، به مرور صفحاتی از این کتاب پرداختیم.

رئیسی، روحانی بود

طلبگی در سایه سختی‌ها

سید حاجی رئیس‌الساداتی از روحانیون مشهد بود. همسر اولش در سنین جوانی چشم از جهان فروبست و سید حاجی را با چند فرزند تنها گذاشت. پس از گذشت یک سال، او با عصمت‌سادات خدادحسینی، یکی از بستگان نزدیکش، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو دختر و دو پسر، از جمله سید علی و سید ابراهیم بود. اما هنوز کودکان از آب و گل درنیامده بودند که سید حاجی نیز رخت از این جهان بربست.

مادر که حالا سرپرست خانواده شده بود، برای تأمین معاش، یکی دو اتاق از خانه‌شان را اجاره داد؛ اما اجاره ناچیز این اتاق‌ها، کفاف زندگی‌شان را نمی‌داد. در این میان، سید جواد، فرزند ارشد سید حاجی از همسر اول، با وجود شرایط مالی دشوار خود و اینکه روحانی بود، سرپرستی سید ابراهیم و دیگر فرزندان را بر عهده گرفت.

سید ابراهیم در هفت‌سالگی به خانه برادر رفت و دوران دبستان را با سختی و رنج گذراند. هم درس می‌خواند و هم کار می‌کرد تا باری بر دوش برادر نباشد. مدتی در مرغداری کار می‌کرد و مدتی نیز در نزدیکی حرم امام رضا (ع) دست‌فروشی می‌کرد.

با پایان تحصیلات ابتدایی و به پیشنهاد برادر و علاقه قلبی خود، تحصیل علوم حوزوی را در مدارس نواب و موسوی‌نژاد مشهد آغاز کرد. اما دوران طلبگی در مشهد با سختی‌های فراوانی همراه بود: «زمانی که تحصیلات ابتدایی‌ام در مشهد به پایان رسید و وارد حوزه شدم، زندگی به‌قدری برایم سخت شد که تصمیم گرفتم روزی فقط یک وعده غذا بخورم. چند روز بعد از شدت گرسنگی و ضعف به حرم رفتم و متوسل شدم. یکی از بستگان مرا دید و جلو آمد و گفت: سید ابراهیم، شنیدم طلبه شدی؟ بعد هم مبلغی به من هدیه داد که گره از کارم باز کرد.»

او مقدمات علوم حوزوی را در مشهد فرا گرفت و در حالی که سیزده سال داشت، با توصیه برادر بزرگ‌ترش و به امید آینده‌ای روشن‌تر در مسیر علوم دینی، راهی قم شد و پس از دو سال اقامت در خانه یکی از دوستان قدیمی پدرش، همراه چند طلبه مشهدی مانند آیت‌الله مروی، خانه‌ای کوچک در قم اجاره کردند و بیش از گذشته درگیر درس و بحث طلبگی شدند.

رد درخواست بنی‌صدر

اواخر حکومت پهلوی، فضای کشور متلاطم و جوّ جامعه انقلابی شده بود. در همین ایام، سید ابراهیم وارد مدرسه علمیه حقانی شد؛ مدرسه‌ای که بسیاری از طلاب انقلابی آن، بعدها از پیشگامان انقلاب شدند و شهدایبسیاری از میان آن‌ها تقدیم انقلاب گردید.

با پیروزی انقلاب اسلامی، کشور نیازمند استفاده از نیروهای جوان، متعهد و انقلابی در ارکان تازه‌تأسیس نظام شد. در این راستا، آیت‌الله قدوسی از طلاب مستعد مدرسه حقانی برای حضور در قوه قضاییه دعوت به عمل آورد. سید ابراهیم نیز از جمله کسانی بود که توسط آیت الله قدوسی دعوت به حضور در قوه قضایی شد.

شهید بهشتی به منظور کادرسازی برای نظام، دوره‌ای آموزشی برای حدود هفتاد نفر از طلاب مستعد قم برگزار کرد؛ کسانی که قرار بود در آینده، مسئولیت‌های اجرایی و قضایی را برعهده بگیرند. این دوره‌ها در مدرسه شهید مطهری و با حضور استادانی چون شهید بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای، شهید حسن آیت و مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی برگزار می‌شد.

سید ابراهیم در حالی‌که تنها بیست سال داشت، نخستین تجربه اجرایی‌اش در دستگاه قضا، با دادیاری شهرستان کرج را آغاز کرد. اما هنوز چند ماهی از این مسئولیت نگذشته بود که با حکم دادستان کل انقلاب شهید آیت‌الله قدوسی، سید ابراهیم رئیسی به عنوان دادستان کرج منصوب شد. با وجود سن کم، با جدیت، نظم و قاطعیت کار می‌کرد و در اجرای قانون با هیچ‌کس تعارف نداشت؛ حتی اگر پای مقامات بلندپایه کشور در میان بود: «مسئول دفتر رئیس‌جمهور وقت پشت خط تلفن بود.سید ابراهیم رئیسی گوشی را برداشت.

– شما فلانی را بازداشت کرده‌اید؟ رئیس‌جمهور دستور داده فوراً آزادش کنید.

سید ابراهیم برای لحظه‌ای ذهنش را مرور کرد و یادش آمد که فرد بازداشت‌شده یکی از نزدیکان رئیس‌جمهور است و تخلفی سنگین مرتکب شده است.

با خونسردی و ادب پاسخ داد: لطفاً سلام مرا به آقای بنی‌صدر برسانید و به ایشان بگویید که این تصمیم، نظر قاضی و دادستان است و هیچ‌کس حق ندارد حکم قضایی را لغو کند.

مسئول دفتر که از این پاسخ برآشفته شده بود، با عصبانیت گفت: شما می‌فهمید چه می‌گویید؟! این دستور رئیس‌جمهور است! اما سید ابراهیم، با آرامش همیشگی جواب داد: این خواسته رئیس جمهور، دخالت در کار قوه قضاییه است. قانون چنین اجازه‌ای به ایشان نمی‌دهد.»

در سال ۱۳۶۱، همزمان مسئولیت دادستانی استان همدان نیز به وی سپرده شود. چند ماهی به‌صورت همزمان عهده‌دار هر دو سمت بود، تا اینکه به عنوان دادستان همدان تثبیت شد و سه سال در این مسئولیت خدمت کرد. گرچه سید ابراهیم رئیسی به فعالیت‌های انقلابی و مسئولیت‌های قضایی علاقه‌مند بود، در همان سال نخست که مسئولیت دادستانی کرج را برعهده گرفت، شرکت در یک دوره فقهی در محضر آیت‌الله مدرسی را آغاز کرد.

در سن ۲۵ سالگی، حکم جانشین دادستان انقلاب را دریافت و از سال ۱۳۶۴ فعالیت خود را در پایتخت آغاز کرد. پس از چند سال خدمت در این جایگاه، امام خمینی (ره) با شناختی که از توانمندی او داشتند، چندین پرونده مهم قضایی را شخصاً به وی واگذار کردند. پس از رحلت امام خمینی (ره) و آغاز رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در سال ۱۳۶۸، سید ابراهیم رئیسی با حکم آیت‌الله محمد یزدی به مدت پنج سال به سمت دادستان تهران منصوب شد. پس از پایان این دوره، مسئولیت‌های مختلفی در قوه قضاییه به او سپرده شد؛ از جمله ریاست سازمان بازرسی کل کشور و معاون اولی قوه قضاییه. در نهایت، در سال ۱۳۹۳ به عنوان دادستان کل کشور منصوب شد و نقش کلیدی در نظام قضایی جمهوری اسلامی ایفا کرد.

متولی حرم امام رضا (ع)

در اسفندماه سال ۱۳۹۴، با حکم مقام معظم رهبری، سید ابراهیم رئیسی به عنوان تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد. او به مدت سه سال این مسئولیت را بر عهده داشت. یکی از ابتکارات قابل‌توجه دوران تولیت او، اجرای طرح اسکان زائران کم‌برخوردار بود. این طرح توسط یکی از کارکنان آستان که ارتباط نزدیکی با مردم داشت پیشنهاد شد: «یک‌بار این پیشنهاد را با مسئولان قبلی آستان و حتی با شهرداری مشهد مطرح کرده بودم، اما کسی توجهی نکرد. گفتم که لازم است در ورودی‌های مشهد زائرسراهایی کم‌هزینه برای زائرانی که توانایی اقامت در هتل را ندارند ایجاد شود. اما آستان قدس آن را وظیفه شهرداری می‌دانست و شهرداری هم می‌گفت کار ما نیست. سید ابراهیم پس از شنیدن این سخنان، بلافاصله دستور داد که در دو ورودی اصلی مشهد، زمین‌هایی برای ساخت زائرسرا آماده شود. با پیگیری‌های شخصی او، این اماکن در مدت کوتاهی ساخته و راه‌اندازی شد و به‌مرور گسترش یافت تا شمار بیشتری از زائران از این خدمات بهره‌مند شوند.»

در روزهای ابتدایی مسئولیت، او متوجه برخی کاستی‌ها و ابهامات در اموال و عملکردهای مالی آستان شد. بدون آنکه قضاوت اشتباهی کند یا بی‌مدرک اقدامی انجام دهد، گروهی از افراد را مأمور بررسی دقیق اسناد و مدارک کرد. پس از جمع‌آوری مدارک مستند، وقتی به یقین رسید، با قاطعیت برخورد و یکی از مدیران باسابقه را که در رده‌های بالای آستان فعالیت می‌کرد، با ارائه مستندات به دستگاه قضایی معرفی کرد.

رئیس قوه قضائیه در میان زندانیان

در سال ۱۳۹۷، مقام معظم رهبری از سید ابراهیم رئیسی درخواست کردند تا مسئولیت سنگین ریاست قوه قضائیه را بپذیرد. او به مدت سه سال سکان‌دار قوه قضائیه شد؛ دورانی که با اصلاحات گسترده، مقابله با فساد و پیگیری جدی پرونده بدهکاران کلان بانکی همراه بود. در این دوره، عزم جدی در برخورد با متخلفان و به‌ویژه دانه‌درشت‌ها نشان داد و تلاش کرد دستگاه عدالت را از درون بازسازی کند.

اوج توان مدیریتی سید ابراهیم را باید در دوران ریاست جمهوری‌اش دید؛ زمانی که با قدرت و تدبیر، بحران‌ها را یکی پس از دیگری مدیریت و حل‌وفصل می‌کرد.

در کابینه و میان اعضای دولت، اختلاف‌نظرها و مشکلات متعددی وجود داشت که با درایت و قاطعیت ایشان، به سامان می‌رسید. ارتباطات قوی و مؤثر او با رهبران برجسته جهان نظیر روسای جمهور چین و روسیه، منجر به حل بحران‌هایی همچون تأمین واکسن کرونا شد.

رئیسی خستگی نمی‌شناخت

رئیسی اهل استراحت نبود. شب‌هنگام از سفر خارجی بازمی‌گشت، بدون وقفه برای جلسات صبحگاهی برنامه‌ریزی می‌کرد. همراهان بارها پیشنهاد می‌دادند جلسات دیرتر آغاز شود، اما او روزش را از نماز صبح آغاز می‌کرد و تا شب کار می‌کرد: «سخنگوی دولت بارها اذعان کرده بود شهید رئیسی اهل استراحت نبود خیلی از اوقات ما خسته می‌شدیم، اما او هرگز.»

هر سیزده روز، یک سفر استانی انجام می‌داد و در این سفرها، تنها هدفش رسیدگی به مشکلات مردم بود. حتی وقتی از او می‌خواستند زمانی برای استراحت در نظر بگیرد، پاسخ می‌داد: «خیلی کار روی زمین مانده، استراحت باشد برای بعد.»

او تنها رئیس‌جمهوری بود که کمتر پشت میز ریاست دیده می‌شد؛ بیشتر در دل روستاها، میان کارگران، در صف مردم و کنار آنان که صدایشان کمتر شنیده می‌شد، حضور داشت. برایش ریاست به معنای فاصله گرفتن از مردم نبود، بلکه فرصتی بود برای نزدیک‌تر شدن به دردهای آنان.

در نهایت، در همان راهی که همواره در آن گام می‌زد راه خدمت و تلاش برای بهبود زندگی مردم؛ در تاریخ ۳۰ اردیبهشت، در سفری برای افتتاح سد قیزقلعه‌سی در استان آذربایجان شرقی، در مسیر بازگشت، بالگرد حامل او در ارتفاعات جنگل‌های ارسباران دچار سانحه شد و جان خود را از دست داد.

لینک کوتاه

برچسب ها

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.