دادگاه رسیدگی به جنایتهای گروهک تروریستی منافقین فرصتی مناسب برای بازخوانی و یادآوری جنایتهای گسترده این گروهک علیه مردم ایران است؛ جنایتهای تروریستی که سهم زیادی در رقم خوردن آمار ۲۳ هزار نفری قربانیان تروریسم کشور دارند.
درپی تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران در خرداد/ تیر سال جاری، موضوع رسیدگی به جنایتهای یادشده در دادگاه مربوطه بیش از هر زمان دیگری به بررسی ارتباط گروهک تروریستی منافقین و این رژیم پرداخت؛ موضوعی که نه تنها اسناد و شواهد مستدل و معتبری برای آن وجود دارد، بلکه ابعاد مهمی از وجوه تشابه میان اقدامهای تروریستی و جنایتکارانه تروریستی منافقین و رژیم صهیونیستی را آشکار میکند.
خانواده اسکندری بازماندگان یکی از هولناکترین جنایتهای تروریستی گروهک منافقین در دهه ۱۳۶۰ هستند؛ گروهک تروریستی منافقین در شهریور ۱۳۶۱ با حمله به منزل خانواده اسکندری، عشرت اسکندری، مادر خانواده، علی اکبرخدادادی و فاطمه عشریه مهمانان این خانواده را هنگام صرف صبحانه به شهادت رسانده و معصومه اسکندری، فرزند ۶ ساله شهید اسکندری را مجروح کردند.
در همین رابطه، خبرگزاری میزان گفتوگویی با این اعضای بازمانده این خانواده انجام داد که در زیر آمده است:
دختر شهید اسکندری با بیان اینکه در سال ۱۳۶۱ هنگام وقوع آن حادثه تروریستی ۴ ساله بود، گفت: من خیلی کوچک بودم و خاطراتی که دارم تا حد زیادی از گفتههای اطرافیانم است، اما تلاش میکنم تا جایی که خودم از آن روز پنجشنبه به یاد میآورم، سخن بگویم.
وی درباره روز حادثه گفت: مادرم، من و ۳ خواهر و برادرم، زنداییام و پسرعمهام در خانه بودیم؛ شب قبل از روز حادثه ما در خانه مهمان داشتیم و چند نفر از مهمانها شب را در خانه ما ماندند؛ پسرعمهام برای انجام کارهای سربازی به تهران آمده بود؛ پدر و داییام هم صبح زود برای انجام کارهایشان از خانه خارج شده بودند؛ خواهرم که آن زمان ۶ ساله بود، صبح وارد حیاط شد که دید افرادی محکم به در میکوبیدند؛ خواهرم در را باز کرد و متاسفانه منافقین وارد منزل ما شدند.

این فرزند شهید ادامه داد: فکر میکنم من آخرین نفری بودم که از خواب بیدار شدم؛ من با صدای شلیک از خواب بیدار شدم و به آشپزخانه رفتم که در آنجا پیکر زندایی و پسرعمهام را روی سفره صبحانه دیدم؛ این صحنه را بهصورت دقیق به یاد دارم؛ حتی به خاطر دارم که در دهانشان لقمههای نان آغشته به خون بود؛ چون کسی را ندیدم با بهت وارد حیاط شدم؛ برادر بزرگترم و برادر کوچک ۲ سالهام در جایی پناه گرفته بودند؛ خواهرم هم گوشهای از حیاط ایستاده بود؛ مادرم را صدا زدم و پیکرش را دیدم.
وی گفت: با گذشت سالها هنوز با یادآوری آن صحنه نمیتوانم خود را کنترل کنم و بیاختیار اشک میریزم؛ من هر بار که صحنه یافتن پیکر مادرم را به یاد میآورم، با خودم میگویم که مادرم واقعا بیگناه بود؛ مادرم یک زن خانهدار بود.
این فرزند شهید با اشاره به تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی به ایران در سال جاری، اظهار کرد: ما در این تجاوز هم اقوام خود را از دست دادیم؛ یک مادر و دختر ۸ ساله از اقوام ما شهید شدند؛ تنها چیزی که به ذهن من میآید این است که خانوادههایی که در جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران هدف قرار گرفتند مانند مادرم هیچ گناهی نداشتند؛ این نشاندهنده شباهت میان منافقین و رژیم صهیونیستی در ارتکاب اقدامهای تروریستی است.
وی گفت: من همین حالا ۴۰ سال بعد خانوادههایی را میبینم که در جریان جنگ رژیم صهیونیستی علیه کشور هدف قرار گرفته و عزیزانشان را از دست دادند؛ همیشه این غم با خانوادهها و بچهها باقی میماند و امکان ندارد که فراموش شود؛ میدانم که شهدا همیشه هوای فرزندان و بازماندههای خود را دارند، اما دلتنگیها، غمها و نیازها به پدر و مادر شهید هیچگاه قابل رفع نیست؛ این موضوعها در کنار آسیبهای روانی و اجتماعی همواره نادیده گرفته میشود.
این فرزند شهید اظهار کرد: برای من همیشه جای سوال است که رژیم صهیونیستی چه دلیلی برای ارتکاب این جنایت دارد و چگونه میخواهد آن را توضیح دهد؛ من همچنان پس از ۴۳ سال از روز جنایت منافقین علیه خانوادهام، این سوال را از خودم میپرسم که چه دلیلی داشت که آنگونه به خانواده من حمله شود؟ قطعا بازماندگان شهدای جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران هم همواره این سوال را خواهند داشت و قطعا همیشه این را میخواهند که دادگاههایی در کشور تشکیل شود تا این جنایت را بررسی کنند یا در عرصه بینالمللی طرح شکایت کنند.
وی با اشاره به برگزاری دادگاه منافقین، گفت: پیشرفتهایی در مسیر عدالت برای قربانیان ترور روی داده است؛ میتوان انتظار داشت که این روند برای شهدای جنگ رژیم صهیونیستی علیه کشور نیز منجر به تامین عدالت شود.
همسر شهید عشرت اسکندری نیز روایت خود را از روز حادثه ارائه کرد؛ وی گفت: حادثه در ساعت ۶:۳۰ صبح روز چهارم شهریور ۱۳۶۱ رخ داد؛ من آن روز برخلاف روزهای معمول احساس عجیبی داشتم و برخلاف برنامه معمول که ساعت ۶:۳۰ از منزل خارج میشدم، بدون خوردن صبحانه زودتر بیرون رفتم؛ منافقین براساس عملیات شناسایی که داشتند برای ساعت ششونیم ترور من را برنامهریزی کرده بودند و به منزل آمدند تا هدف خود را اجرایی کنند.
وی ادامه داد: آنها در بدو ورود به منزل نام من را صدا زدند و دنبال من بودند؛ همسرم که پیشتر از جریان اقدامهای تروریستی منافقین و تهدیدهای آنها اطلاع داشت، بلافاصله متوجه موضوع شد؛ ۲ جوانی که برای ترور من آمده بودند خانه را به رگبار بستند و وقتی همسرم جلو آمد و شعار مرگ بر منافق سر داد، وی را هدف قرار داده و به شهادت رساندند؛ آنها ۲ گلوله به صورت و چند گلوله به بدن همسرم زدند و وی را به شهادت راندند.

اسکندری گفت: پس از آن منافقین وارد منزل شدند و به پسر خواهرم و مهمان دیگر ما شلیک کردند و آنها به شهادت رساندند؛ آنها موقع خروج از منزل به دختر کوچک ۴ ساله من که کنار پیکر مادرش نشسته بود و گریه میکرد، شلیک و وی را مجروح کردند؛ تلاش همسایهها برای گرفتن منافقین پس از ارتکاب جنایت فایده نداشت و آنها موفق به فرار شدند.
وی اظهار کرد: من یک ساعت پس از این حادثه به خانه رسیدم و با صحنه ترور مواجه شدم؛ پیکر همسرم که در حیاط خانه غرق خون بود و سفرهای که در آشپرخانه پهن و پر از خون بود؛ بچههایم را که از وحشت گریه میکردند، در آغوش گرفتم؛ من با مشاهده روحیه از دسترفته فرزندانم و همسایگان تصمیم گرفتم که منافقین را در هدفشان یعنی ترس و وحشت ناکام بگذارم و با سخنرانی خود تلاش کردم تا روحیه هموطنان و اعضای خانواده را تقویت کنم؛ بعدا متوجه شدم که گروههای اطلاعاتی منافقین هنگام سخنرانی من در محل حضور داشتند و متوجه شدند که من کشته نشدم.
اسکندری با بیان اینکه مردم ایران از همان ابتدای امر پی به ماهیت گروهک تروریستی منافقین بردند، گفت: اکنون پس از گذشت ۴۰ سال واقعیت وجودی منافقین بیش از پیش برای مردم آشکار است و ماهیت آنها کاملا برای همه مردم ایران افشا شده است.
وی گفت: اصول منافقین با صهیونیستها فرقی ندارد و از نظر هر ۲ طرف، هدف وسیله را توجیه میکند؛ منافقین و رژیم صهیونیستی در مبادی فکری و اقدامهای عملی تفاوت چندانی ندارند؛ اگرچه هیچ گروهک تروریستی در جهان به جنایتکاری و قساوت منافقین وجود ندارد.
انتهای پیام/
تمام حقوق برای محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
طراحی و توسعه: توسط تیم فنی دفتروکیل