احمد بینا، کارشناس حقوق بشر در یادداشتی برای خبرگزاری میزان به موضوع اسلامهراسی و ایرانستیزی آمریکا و دلایل پشتپرده آن پرداخت؛ متن این یادداشت به شرح زیر است:
در همه کشورها مخالف دولت یا نظام سیاسی کشور وجود دارد؛ پس از انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۵۷ هنگام رایگیری برای تعیین نوع نظام حاکم در ایران بیش از ۹۸ درصد به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند، یعنی درصد اندکی نظر متفاوتی داشتند.
با طراحی دشمنان انقلاب اسلامی جهت مقابله با نظام نوپای اسلامی و تعیین بودجههای کلان برخی افراد از این موقعیت دکان باز کردند و بهعنوان مخالف جمهوری اسلامی ایران تلاش میکنند تا از این فاند (کمکهای خارجی برای اهداف خاص) پولهایی جمع آوری کنند؛ کشورهای غربی برای این افراد پوشش فعالیت در حوزه حقوق بشر، تعیین کردند.
البته بشری که مد نظر آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی است؛ آنها مردم فلسطین، رنگینپوستان آفریقایی ساکن آمریکا، جلیقهزردهای فرانسه، مردم افغانستان و… را بهعنوان بشر تلقی نکردند؛ تنها افرادی که توطئههای آمریکا و غرب را دنبال میکردند و توسط دولتها با آنها برخورد میشود، بشر محسوب میکنند و برای آنها اشک تمساح میریزند.
پس از جنگ سرد بین آمریکا، اروپا و شوروی سابق، یکی از نظریهپردازان آمریکایی که در آن زمان جزو مقامهای ارشد وزارت خارجه آمریکا بود، مقاله جنجالی و بحثبرانگیزی بهنام پایان تاریخ نوشت؛ وی پیشبینی کرد لیبرال دموکراسی نقطه پایان تکامل ایدئولوژیک بشر خواهد بود و نتیجه آخرین شکل حکومتی است که بشر تجربه میکند.
پس از گذشت اندک زمانی، بررسی بقیه نظریهپردازان غربی چیز دیگری را ثابت کرد؛ آنها اعلام کردند: ۲ مسئله مهم که موجب کاهش هژمونی (سلطهگری) آمریکا و کشورهای غربی در آینده نزدیک ایجاد میشود، تکنولوژی کشور چین و اسلام از نوع جمهوری اسلامی است که استقبال از آن در بین مردم غرب آسیا روزبهروز افزایش پیدا کرده است.
آمریکا و کشورهای غربی در مقابله با کشور چین استقلال تایوان را پر رنگ کردند و موضوع افزایش تعرفههای واردات از چین مطرح شد، اما درباره اسلام و جمهوری اسلامی ایران بهعلت اینکه برخورد با این موارد نیازمند کارهای تحقیقاتی است، با استفاده از بنیادهای تحقیقاتی مانند اندیشکده رند (کورپوریشن) به این نتیجه رسیدند باید از موضوعهایی مانند کودتا و اقدامهای کوتاهمدت، گذر کرد.
بر این اساس این موسسه، طی چند سال و با حضور محققان در حوزههای مختلف طرحی به نام شبکهسازی مسلمانان میانهرو (اسلام آمریکایی) ارائه کرد؛ نویسندگان این طرح معتقدند با استفاده از تجارب از کانالیزورهای خارجی مانند جنگ سرد میتوان برای مقابله با اسلام استفاده شود.
در این طرح مسلمانان میانهرو را اینگونه تعریف میکنند: کسانی که حمایت از دموکراسی و حقوق بشر مورد نظر غرب، تعهد به دموکراسی، همانطور که در سنت غربی لیبرال وجود دارد؛ تاکید بر منابع غیرفرقهای و غیرمذهبی که در سیستم غربی مورد توجه است (عدم استفاده از شریعت اسلامی) را قبول کنند.
اقدامهای متعددی در این طرح ارائه شده است که موضوع این نوشته نیست؛ به لحاظ اینکه بودجههای زیادی برای اسلامهراسی و ایرانستیزی تصویب شد، تعدادی از اقشار فوق با هدف به دست آوردن پولهای مصوب یا راهی خارج شدند یا داخل کشور در چارچوب طرح فوق فعال شدند و مقابله با اسلام و ایران دکانی برای آنها شد؛ بعضی از افراد هم به طمع درآمد، به غرب پناه آوردند و در اردوگاههای مهاجرین با بیحرمتیها روبهرو شدند و با بدبختی زندگی میکنند.
بهترین پوشش برای فعالیتهای گروههای فوق موضوعهای حقوق بشری تعیین شد، زیرا حقوق بشر از پرستیژ جهانی برخوردار است، امکان شرکت در اجلاسهای مهم بینالمللی وجود دارد، مورد قبول مردم بهویژه جوانان است، از کمکهای مالی کشورهای غربی تحت عنوان مدافعان حقوق بشر بدون سوءظن به وابستگی آنها به غرب استفاده میکنند.
روش دیگر کمک مالی و توانمند سازی این اشخاص، اهدای جوایز مختلف تحت عنوان فعالان حقوق بشر است.
جایزه ساخاروف (پارلمان اروپا)، صلح نوبل (نروژ)، جایزه یونسکو، جایزه ایلینور روز ولت (آمریکا)، جایزه حقوق بشر رابرت اف.کندی و صدها جایزه دیگر؛ این جوایز فقط در مورد ایران استفاده نمیشود، ولی تمرکز آن روی کشورهای اسلامی، اسیایی، افریقایی میباشد جایزه صلح نوبل که از اهمیت خاصی برخوردار است طی چند سال گذشته به دو نفر ایرانی به اصطلاح مدافع حقوق بشری (کاسبان ایران ستیزی) تعلق گرفته است.
یکی دیگر از اقدامات آمریکا و کشورهای غربی ملاقات حضوری مقامات با پوشش رسانهای، طراحی شد. دیدار با وزیرخارجه آمریکا، دیدار با رئیس جمهور آلمان و دیدار با رئیس جمهور فرانسه.
تکلیف این کاسبان که سرمایهگذاری زیادی برای آنها انجام می شود، طرح نظرهای دشمنان این کشور از زبان ایرانیزبانان و مسلمانزادهها، حضوردر اجلاسهای حقوق بشری، (در شورای حقوق بشر، بعضی از این افراد تحت پوشش ان.جی.اُ در جلسههای بررسی حقوق بشر ایران علیه کشورمان بیانیه میخوانند) شرکت در نشستهای مهم در سازمان ملل (آمریکا در بعضی از جلسهها بررسی موضوع ایران در سازمان ملل از این افراد استفاده میکند).
بهکارگیری آنها در شبکههای ماهوارهای، (دهها کانال تلویزیونی ماهوارهای) حضور در حدود ۱۰۰ رسانهی رادیویی (رادیو آزاد اروپا در زمان جنگ سرد اکنون در اختیار تعدادی از همین افراد قرار گرفته است)؛ در داخل کشور هم در زمانی که رژیم صهیونیستی به ایران حمله کرد و بیش از هزار نفر به شهادت رسیدند و در مقابله با این حملهها از طرف همه مردم حتی منتقدین نظام، از کشور دفاع کردند، یکی از این کاسبان که بهتازگی جایزه نوبل گرفته، همگام با آمریکا و صهیونیستها مدعی شد که انرژی هستهای باعث جنگ و فقر در ایران است.
همچنین تعدادی از این کاسبان برای ادای دین در مقابل پولهایی که گرفتهاند، بیانیههایی داده و خواستار توقف غنیسازی در ایران شدند؛ آنها میدانند صدها بیمار با استفاده از این علم به زندگی برمیگردند، ولی جان مردم ایران برای آنها ارزشی ندارد.
نتیجهگیری:
در بررسی تحقیقات دهها بنیاد و موسسه در آمریکا و کشورهای غربی مشخص شده است، برخورد با اسلام واقعی با روشهای اقتدارگرایی امکانپذیر نیست و باید همانند تجارب گذشته که با بهائیت و وهابیت انحرافی در بین مسلمانان ایجاد کردند با شرایط امروز (مسلمانان میانه رو) عمل کنند؛ مردم محترم ما و جوانان شریف کشور باید کاسبان مخالفت با ایران و اسلام را شناسایی کرده و ابزاری برای درآمد بیشتر آنها نشوند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در آغاز دور دوم ریاست جمهوری از تعلیق فاندهای چند میلیون دلاری به کشورها خبر داد؛ این خبر که شامل برخی از چهرههای ضدایرانی میشد تن مزدورانی را که سالهاست با پول توجیبی کاخ سفید و کنگره آمریکا، علاوه بر خوشگذرانی، تحرکات ضدایرانی انجام میدهند، لرزاند؛ مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: این فاندبگیران از هر دلاری که گرفتهاند ۸۸ سنت آن را در جیب خودشان میگذاشتهاند و فقط ۱۲ سنتش را خرج اهداف کاخ سفید میکردند.
این افراد با بحرانسازی در کشور نشان میدهند، به وظایف خود خوب عمل میکنند تا پولهای بعدی را دریافت کنند؛ در زمان جنگ ۱۲ روزه مواضع این افراد پشت پرده آنها را مشخص کرد: کودکان، زنان و مردم کشورمان که بمباران میشدند بشر نبودند.
آنها آنچه در توان داشتند در زمین دشمن بازی کردند؛ این اشخاص در بحرانها که توسط کشورهای غربی طراحی میشود، از چند هزار کیلومتر دورتر از کشور بعضی از جوانان را برای ایجاد آشوب تحریک کردند.
در پایان، باید تاکید شود هر کسی نقدی داشت، مخالف محسوب نمیشود؛ مصداق بهروز آن در جنگ اخیر، بسیاری از افراد منتقد و حتی مخالف در داخل و خارج از کشور به میدان آمدند و از وطن شان دفاع کردند؛ لذا دشمن غافلگیر شد و شکست خورد و این همبستگی موجب افتخار در تاریخ ایران عزیز شد.
انتهای پیام/
تمام حقوق برای محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
طراحی و توسعه: توسط تیم فنی دفتروکیل