خبرگزاری مهر، گروه استانها: یازده روز از تعرض به خاک ایران میگذرد؛ سحرگاه روز جمعه ۲۳ خرداد، رژیم صهیونیستی حملات گستردهای در خاک ایران انجام داد. این حملات که توسط نیروهای دفاعی این رژیم و موساد انجام شد، تأسیسات هستهای، پایگاههای نظامی، مناطق مسکونی و منازل مقامات ایرانی را هدف قرار داد.
در ادامه این حملات، طی روزهای گذشته به زیرساختهای اقتصادی و نظامی و غیرنظامی در گوشه گوشه خاک کشور و حتی مرکز صدا و سیمای ایران، تعرض شد در حالی که این حملات بدون مجوز شورای امنیت صورت گرفت.
تعرض رژیم صهیونیستی به خاک ایران نقض بند چهار ماده ۲ منشور ملل متحد بوده که استفاده یا تهدید به زور علیه تمامیت ارضی کشورها را ممنوع میکند. حمله صهیونیستها به ایران حتی با ادعای «حمله پیشدستانه» فاقد مشروعیت حقوقی است زیرا هیچ سند بینالمللی این مفهوم را به رسمیت نمیشناسد و این در حالی است که پس از تعرض رژیم به ایران، رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی اتمی با اشاره به یافتههای این نهاد درباره برنامه هستهای ایران اذعان کرد که «ما هیچ مدرکی مبنی بر تلاش سیستماتیک ایران برای حرکت به سمت سلاح هستهای نداشتیم.»
تعرض رژیم صهیونی به ایران نقض فاحش اصول و کنوانسیونهای بین المللی و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل است و حتی حمله به تأسیسات هستهای بعنوان عمل خطرناک و ضد انسانی، از مصادیق بارز جنایات جنگی محسوب میشود. در همین ارتباط گفتگویی داشتیم با افسانه خسروی استاد گروه روابط بینالملل و حقوق دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان که متن آن را در ادامه میخوانید؛
مهر: رفتار رژیم صهیونیستی در حمله به ایران را چگونه ارزیابی میکنید و پاسخ ایران از نگاه بین الملل تاکنون چطور بوده است؟
شما دارید در مورد اتفاقی صحبت میکنید که در حقوق بین الملل آن را تجاوز مینامند و تجاوز در حقوق بین الملل و در منشور سازمان ملل متحد عملاً نفی شده است. کنوانسیونهای متعددی داریم مبنی بر اینکه استقلال و تمامیت ارضی همه دولتها باید حفظ شود و این کنوانسیونها هیچ استثنایی ندارد. کنوانسیونها معاهدات همه جانبه هستند که همه دنیا و دولتها آن را پذیرفتند.
بر همین اساس اقدامی که رژیم صهیونیستی نسبت به جمهوری اسلامی ایران انجام داد، نقض مفاد اولیه کنوانسیونهای بین المللی بوده و تمامیت ارضی، استقلال و حاکمیت ایران را خدشه دار کرد. در مقابل چنین رفتاری، در حقوق بین الملل دفاع مشروع پیشبینی شده و ایران طبق مفاد همین کنوانسیونهایی که مورد پذیرش قرار گرفته شده است اساساً حق دفاع مشروع دارد.
باید توجه داشت که در طول تاریخ همه کشورها تجربه جنگ و درگیری و بحرانها را داشتند. رژیم با تعرض به خاک ایران مهمترین کنوانسیونهای بین المللی را نقض کرده و اگر به ساختمان صداوسیما، مراکز هستهای یا مراکز غیر نظامی کشور حمله برده در مقابل، ایران نیز واکنش نشان میدهد.
از این رو، قواعد حقوق بین الملل گزینشی نیست و نمیتوان به استناد یک کنوانسیون مثلاً رفتار ایران را در پاسخ به حملات اسرائیل محکوم کرد و به استناد کنوانسیون دیگری، موضوع دیگر را به نفع او تمام کرد.
مهر: واکنش جامعه بین الملل در برابر حمله رژیم صهیونی به ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
باید توجه داشت که ما یک نظام بین الملل داریم و یک جامعه بین الملل؛ نظام بین الملل شامل دولتهاست و فضای آن در اصطلاح هارد یا سخت است، یعنی مبتنی بر قدرت و استفاده از ابزارهای نظامی است.
از سوی دیگر یک جامعه بین المللی داریم که ساختار آن در اصطلاح سافت یا نرم است زیرا ترکیبی از افکار عمومی جهانی، سازمانهای بین المللی غیردولتی و نهادهای مبتنی بر حقوق بشر است.
اگر بخواهیم واکنش این دو را بررسی کنیم بله اساساً جامعه بین المللی نسبت به این حمله جریحه دار شده چرا که اساس جامعه بین المللی مبتنی بر صلح و همکاری و گسترش روابط دوستانه است در حالی که نظام بین الملل یا دولتها اینگونه نیست؛ میبینید که اکنون رژیم صهیونیستی تنها نیست و غرب را پشت خود دارد. فرانسه، آلمان و انگلیس اینها سخت و مبتنی بر قدرت اند. قاعدتاً نظام بین الملل همراه اقدامات اسرائیل است ولی جامعه بین الملل اساس جنگ را نفی میکند.
مهر: به نظر شما ایران باید به تعرضات رژیم صهیونیستی پاسخ نظامی دهد یا رویکرد دیپلماتیک در پیش بگیرد؟
اکنون در این برهه که در شرایط به اصطلاح بحرانی و تنش در فضای نظام بین المللی هستیم، تجارب نشان میدهد که دیپلماسی شکست خورده است.
من معتقدم زمانی که دیپلماسی شکست میخورد جنگها اتفاق میافتند؛ براساس علوم روابط بین الملل نیز زمانی که دیپلماسی به شکست منجر میشود نتیجه شکست مذاکرات جنگ خواهد بود. از این رو، در چنین شرایطی پاسخ به جنگ با دیپلماسی امکان پذیر نخواهد بود چرا که تمامیت ارضی، حاکمیت و استقلال جمهوری اسلامی خدشه دار شده است و این چیزی نیست که در شرایط فعلی با دیپلماسی و مذاکره حل و فصل کرد.
ضمن اینکه موضوع دیگری تحت عنوان دیپلماسی جنگ مطرح است؛ باید توجه داشت که ساختارهای دیپلماسی متفاوت است، برای مثال دیپلماسی باز، دیپلماسی بسته و دیپلماسی مردمی وجود دارد اما خود جنگ هم دیپلماسی خاصی دارد و به اعتقاد من در حال حاضر اتفاقی که افتاده دیپلماسی جنگ فعال است نه آن دیپلماسی به معنای مذاکره و گفتگو و توافق زیرا این گزینه دیگر جواب نمیدهد.
مهر: به نظر شما چه پیامدهای ممکن است برای رژیم در حمله به ایران به وجود آید؟
رژیم صهیونیستی زمانی یک هِژمون (سلطه) و یک قدرت نظامی برتر منطقهای و شکست ناپذیر در نظام بین المللی تلقی میشد اما این قدرت هژمون بعد از حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و عملیاتهای وعده صادق یک و ۲ و تصوری که از آن گنبد آهنین بود، حتی بین مردم خودش از بین رفت.
اما پاسخهای ایران نسبت به صهیونیستها، فقط پاسخ ایران به رژیم نیست به نظر من ایران به نماینده غرب پاسخ داده و این کار دشواری است زیرا با توجه به ساختار نظام و شرایط اقتصادی که ایران داشت و شرایط سیاسی آن، پاسخ ایران به رژیم در این وضعیت، غیر قابل وصف بود. اینها چنین تصور میکردند که حملهای انجام میشود و شاید به راحتی کشورمان سقوط کند ولی ایران، نه لبنان، نه یمن، نه غزه و نه عراق است و واقعاً ساختار ایران و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران با سایر کشورهای در منطقه غرب آسیا کاملاً متفاوت بود.
مهر: به نظر شما برای تقویت سیستم دفاعی ایران در برابر تهدیدات خارجی باید چه تدابیری پیش بینی شود؟
من بعنوان کارشناس روابط بین الملل در این باره نمیتوانم اظهار نظر کنم زیرا علم روابط بین الملل و حقوق تمایل دارد که بین قدرت و سیاست و حقوق بین الملل و قواعد آن یک آشتی برقرار کند.
آنچه که روابط بین الملل عرضه میکند این است که تا حد امکان از جنگ به واسطه قواعد و مقررات حقوق بین المللی پیشگیری شود و سیاست بین الملل و تثبیت قدرت بین الملل دوام پیدا کند اما همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، زمانیکه تهدیدات بین المللی اتفاق میافتد و قواعد بین الملل نقض میشود مانند حال حاضر، تنها گزینهای که جواب میدهد قدرت بین المللی است که بر اساس آن منافع را تعریف کنید.
اکنون تنها گزینهای که برای ایران در سطح بین المللی مهم است، منافع ملی و قدرت بین الملل است و در این شرایط دیگر صحبت از قواعد بین الملل و حقوق بین الملل نمیکنیم زیرا در مرحله تهدید قرار گرفتیم.
مهر: تعرض رژیم صهیونیستی به ایران آیا میتواند به یک جنگ گستردهتر در منطقه منجر شود؟ و نقش بازیگران بین المللی مثل آمریکا، روسیه و چین را در این جنگ چطور ارزیابی میکنید؟
شرایط کنونی بسیار پیچیده و سیال است یعنی هر لحظه شرایط تغییر میکند اما بازیگران بین المللی که شما عنوان کردید مانند چین و روسیه و آمریکا، اینها اعضای دائم شورای امنیت هستند و اینکه آیا پای قدرتهای منطقه یا در اصطلاح بازیگران مؤثر بین المللی به این جنگ باز خواهد شد یا نه؟ صراحتاً میتوانم بگویم تا زمانی که جنگ رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران برای قدرتهای بزرگ، هزینه ایجاد نکند قاعدتاً آنها خود را وارد این جنگ نخواهد کرد.
آمریکا در حال حاضر از جنگی که اتفاق افتاده هیچ هزینهای متحمل نشده اما اکنون دو تا گزینه مطرح میشود و برای مثال اگر منافع آمریکا از جمله بازیگران همسو تهدید بشود؛ فرض کنید که کشورهایی مانند امارات، قطر و عربستان یا کشورهایی که در حاشیه خلیج فارس قرار دارند در تنگه هرمز که بزرگترین و بیشترین صادرات انرژی و امنیت انتقال انرژی است، آنجا اگر برای آمریکا هزینهای ایجاد شود که همین چند هفته پیش با تمام این کشورها پیمانهای اقتصادی در ظاهر ولی امنیتی را بست. حالا فکر کنید اگر ایران در تنگه هرمز عبور کشتیهای تجاری و نفتکشها به حالت تعلیق در بیاورد و منافع آمریکا تهدید شود، آمریکا ورود پیدا میکند.
هرچند به نظر میرسد عملاً آمریکا وارد جنگ شده و در واقع اسرائیل به ضمانت و حمایت آمریکا جنگ را آغاز کرد. هزینه هر موشکی را که از سرزمینهای اشغالی حرکت میکند، آمریکا و انگلیس، فرانسه و آلمان قبلاً پرداخت کردند.
معتقدم رژیم صهیونی نماینده آمریکا و غرب است و تبعات ورود آمریکا به این جنگ به این راحتی نیست زیرا آمریکا یک رقیب استراتژیک مانند چین و یک رقیب سیاسی مانند روسیه دارد. سیاست خارجی چین به نظر من سیاست ابهام است و با همین سیاست در هیچ جنگی مستقیم وارد نشده ولی منافع کشورها را به خطر انداخته است.
مهر: چه راهکارهایی را برای حفظ آرامش و انسجام اجتماعی در بین مردم در زمان بحران کنونی پیشنهاد میکنید؟
تشکیل شوراهای اضطراری یا در اصطلاح شورای کنترل بحران مانند دوران همهگیری کرونا ضروری است. ما شاهد بودیم که تا صحبت از جنگ شد برخی مغازه داران به احتکار مواد غذایی روی آوردند درحالی که همانها تا چند روز پیش از جنگ، مواد غذایی مانند روغن و برنج به وفور داشتند الان میگویند، نداریم.
از این رو کنترل بر ارزاق اساسی باید صورت گیرد و هر استانی یک شورای اضطراری برای مدیریت شرایط کنونی تشکیل دهد.
دوم اینکه آموزش مورد توجه باشد زیرا آموزش دادن جامعه در بحرانها بسیار مهم است. در دنیای امروز با وجود شبکههای اجتماعی و رسانهای، گاهی وقتها افراد از ناآگاهی یا استرس درگیر بحران میشوند و لازم است که اعتمادسازی کرده و آموزش دهیم تا در این بحران مردم در لحظه بهترین تصمیم را بگیرند.
در کف جامعه انصافاً ما مردم بسیار صبوری داشتیم یعنی این بحرانی که به وجود آمد زمینه گسست داخلی رو ایجاد نکرد و برخلاف آنچه در افکار عمومی جهان تقاضا میشد مردم ما نشان دادند منافع کشور برای آنان مهم است.
از این رو، مدیریت بحرانهای مالی و اقتصادی و حمایت از کسب و کارهایی که طی این مدت تعطیل شدند و همکاری و مراعات بانکها در خصوص چکهای تولید کنندگانی که تولیدشان با افت روبه رو شده، در شرایط کنونی بسیار اهمیت دارد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0