• تاریخ انتشار : یکشنبه ۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۰
  • کد خبر : 51728
  • چاپ خبر
دشمنی یهود منحرف با پیامبر اعظم بعد از تشکیل حکومت اسلامی

دشمنی یهود منحرف با پیامبر اعظم بعد از تشکیل حکومت اسلامی

این موضوع قابل اثبات است که در تمام سالهای حضور پیامبر در مدینه، یهود با حکومت اسلامی معارضه داشت و دشمنی‌های خود را بروز داد.

به گزارش خبرنگار مهر، دشمنی صهیونیست‌ها با مسلمانان مربوط به امروز و دیروز نیست، این دشمنی ریشه تاریخی دارد که از زمان بنی اسرائیل و تا زمان ظهور اسلام و امروز که آن را در شکل گیری دولت جعلی اسرائیل می‌بینیم در سرزمین‌های غرب خاورمیانه وجود داشته است.

در میان پیروان ادیان الهی، بخشی از یهودیان همواره خصوصیات خاصی داشته ‏اند. ادعاهای قوم یهود مبنی بر برگزیده بودن، برخورد نژادی- انحصاری نسبت به دین خود، آنها برخورد نه چندان صادقانه با ملل غیر یهود داشته اند. این یهودیان با اندیشه‌های بی بنیان و موهوم، خود را قوم برگزیده خداوند می‌دانستند و از پذیرش نبوت حضرت عیسی (ع) و پیامبر اسلام (ص) امتناع می‌ورزیدند و با عناد و لجاجت، به صف آرایی در برابر پیامبر الهی می‌پرداختند. همچنین اندیشه نژادپرستانه و ادعای بقا و اختصاص دین در آئین حضرت موسی (ع) را به کتاب مقدس خود نسبت می‌دادند و برای تأیید تفکر باطل خویش به قسمتهایی از عهد عتیق تمسک می جستند. قرآن کریم در ارتباط با یهودیان گاه با شیوه کنایه و تمسخر برخی از اعتقادات آنان را به نقد می‌کشد وگاه با برشمردن ویژگی‌های آزار دهنده ایشان، آنان را مورد خطاب و عتاب قرار می‌دهد.

حجت الاسلام محمد عابدی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و پژوهشگر قرآنی در گزارشی مفصل به موضوع یهود در تاریخ اسلام و قرآن پرداخته و به تفصیل آن را در چند بخش در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است که در چند بخش تقدیم خوانندگان می‌گردد.

بخش دوم: دشمنی یهود با پیامبر بعد از تشکیل حکومت اسلامی

خطراتی که پیامبر را در مکه تهدید می‌کرد و نیز آمادگی مردم یثرب که مقرّ اصلی یهود بود تعاملات پیامبر با یهود را وارد مراحل جدّی کرد. برخورد یهودیان را با پیامبر در مدینه، می‌توان به دو بخش عمده تقسیم کرد ۱.. برخورد اولیه که بیش‌تر به سکوت در برابر او، نپذیرفتن دعوت، انکار رسالت و… منتهی می‌شد .۲. برخوردهای شدید مانند: اقدام به توطئه‌، راه انداختن جنگ‌، ایجاد تفرقه و…

سال اوّل هجرت

قرارداد پیامبر با یهودیان

پیامبراکرم می‌دانست که حضور یهودیان در مدینه و حوالی آن که علاوه بر قبضه اقتصاد و تجارت از حیث مذهبی نیز متعصب بودند مشکل عمده‌ای برایش خواهد بود. لذا قراردادی جهت وحدت مهاجر و انصار نوشت که یهود مدینه یهودیان اوس و خزرج نیز آن را امضا کردند. در بخشی از پیمان نامه آمده بود: «هر فردی از یهودیان اسلام بیاورد، از کمک ما بهره‌مند می‌شود و تفاوتی بین او و مسلمانان نخواهد بود و کسی حقّ ستم بر او و یا تحریک دیگری علیه او و یاری دشمنش را ندارد… یهود باید به سهم خود هزینه جنگی بپردازد. یهودیان بنی عوف با مسلمانان متحد و در حکم یک ملّتند و یهودیان در آئین خود آزادند… کسانی که با یهود هم پیمان باشند، حکم آنان را دارند… هرگاه مسلمانان یهود را برای صلح با دشمن دعوت کردند باید بپذیرند و هرگاه چنین دعوتی از طرف یهود انجام گیرد، مسلمانان باید قبول کنند مگر این که دشمن با آئین اسلام و مخالف نشر آن باشد …»۱۶
ب. کارشکنی‌های یهود نیرومند شدن اسلام در مدینه، روز به روز یهودیان را به کار شکنی بیش‌تر وامی‌داشت؛ به گونه‌ای که آنان به جای دل بستن به پیمان‌های خود با پیامبر، در پی معارضه با آن حضرت بودند.

گشودن جبهه علمی و تلاش برای گمراه سازی مسلمانان

تاریخ مملوّ از سوالات متنوع یهودیان است که در پی به عجز کشاندن اسلام بودند و با این که پاسخ‌های محکم می‌گرفتند، ولی باز به لجاجت خود ادامه می‌دادند و در نهایت می‌گفتند: بردل‌های ما قفل افتاده است. شبهه افکنی برای بازگرداندن مسلمانان از عقاید خود، از اصول ثابت رفتارهای آنان بود. به گونه‌ای که قرآن کریم با تأکید بر این مطلب، فرمود: «ودّت طائفة من اهل الکتاب لو یضلّونکم و ما یضلّون الا انفسهم و ما یشعرون یا اهل الکتاب لم تکفرون بآیات اللّه و انتم تشهدون.» گروهی از اهل کتاب انتظار و آرزوی آن را دارند که شما را گمراه کنند، به آرزو نخواهند رسید و این را نمی‌دانند. ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر می‌شوید و حال آن که شما به راستی آن گواهی می‌دهید.

تلاش برای بی‌ثباتی روانی و رویگردانی از اسلام

یهودیان طرحی ریختند تا براساس آن ابتدای روز به اسلام مؤمن شوند و در پایان روز برگردند و به این ترتیب، موجب بی‌ثباتی روانی تازه مسلمانان شوند.«و قالت طائفة من اهل الکتاب آمنوا بالذی انزل علی الذین آمنوا وجه النهار و کفروا آخره لعلّهم یرجعون.» گروهی از اهل کتاب گفتند که: به دین و کتابی که برای مسلمانان فرستاده شده است‌، اول روز ایمان آورید و آخر روز کافر شوید. شاید بدین حیله، آن‌ها نیز از اسلام برگردند.

سانسور حقایق

کتمان حقایق مربوط به رسالت آخرین پیامبر و تلاش برای مخفی کردن آن از جویندگان و اندیشمندان‌، از دیگر فعالیت‌های عمده یهودیان در سال‌های اول حضور پیامبر در مدینه بود؛. «ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بینّاه للنّاس فی الکتاب اولئک یلعنهم اللّه و یلعنهم اللاعنون‌.»کسانی که آنچه از آیات روشن و هدایت فرستاده‌ایم بعد از آن که برای مردم در کتاب روشن کردیم، کتمان می‌کنند، آنان کسانی‌اند که خدا لعنت شأن می‌کند و لعنت کنندگان نیز آنان را لعن می‌کنند.

نژاد پرستی قوم یهود

ادعای این که آنان اهل بهشت هستند، از دیگر بهانه‌های موجود برای گریز از قبول دعوت پیامبر بود. یکی از شعارهای اساسی یهود در این دوره، این بود که ما امت مرحومه هستیم. لذا ابن جریر از ابی‌العالیه نقل کرده است که گفتند: هرگز کسی وارد بهشت نمی‌شود مگر آن که یهودی یا نصرانی باشد و گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان اوییم.«قل ان کانت لکم الدار الآخرة عنداللّه خالصةً من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صادقین، و لن یتمنّوه ابداً بما قدّمت ایدیهم واللّه علیم بالظالمین.» «بگو: اگر سرای آخرت تنها مال شماست نه دیگران، پس آرزوی مرگ کنید، اگر راست می‌گوئید. و هرگز آرزویش نخواهند کرد. و خدا آگاه به ظالمان است».

قوم پیمان شکن

پیمان شکنی و خیانت ویژگی بارز قوم یهود در این دوره است.گروهی از یهودیان دانشمند برای این که همه راه‌ها را برای شکست دادن پیامبر آزموده باشند، نزد وی می‌آمدند، وسوالات ات پیچیده‌ای که به قول خودشان فقط پیامبر می‌تواند جواب دهد، مطرح و قول می‌دادند در صورت پاسخ گویی، ایمان بیاورند. پیامبر نیز پاسخ داد ولی آنان باز به وعده خود عمل نکردند و اسلام نیاوردند.

بایکوت علمایی که اسلام آوردند!

به رغم تمام دشمنی‌ها و کتمان‌ها، گروهی از یهود و عالمان آن‌ها از همان ابتدا، یا بعد از تحقیق کافی، به اسلام روی آوردند. مانند عبداللّه بمخیریق ام، مخیریق و… انتشار اسلام آوردن عبد الله، خشم یهود را برانگیخت و همگی او را نادان وفاسق سق اعلام کردند. قرآن کریم در مورد این واقعیت که میان یهودیان اسنا اسنا نهای مؤمن پیدا می شون وباید بین آنها فرق گذاشت توجه دارد: «لیسوا سواء من اهلالکتاب اب امة قائمة یتلون آیات اللّه آناء اللیل و هم یسجدون، یؤمنون باللّه و الیوم الآخر ر و یأمرون ن بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی‌الخیرات ت و اولئک من الصالحین.»

محاصره اقتصادی

یکی دیگر از راه‌هایی که یهودیان در پیش گرفتند، در تنگنا قراردادن تازه مسلمانان بود. گروهی از آنان با خودداری از پرداخت طلب‌ها یا امانت‌ها یا معاملاتی ذمّه ر ذمّه آن‌ها بود، افراد تازه مسلمان را تحت فشار قرار دادند و گفتند: حقوقی که شما بر ما داشتید مربوط به پیش از اسلام بود؛ حال که ایمان به او آورده‌اید، حقوقتان منتفی است. «الکتاب هل الکتاب من ان تأمنه ه بقنطاریؤدّه ه الیک ومنهم هم منان ن تأمنه بدینار لایؤده الیک ک الاّ ما دمت علیه قائماً ذلک بانهم قالوا لیس علینا فی‌الاُمّیّین سبیل و یقولون علی اللّه الکذب و هم یعلمون..» بعضی از اهل کتاب (از نصارا) تا به آن حد درستکارند که اگر مال بسیاری به آن‌ها امانت دهی‌، امانت را بازمی‌گردانند و برخی (یهود) تا آن اندازهاند درست اند که اگر یک دینار امانت دهی، برنمی‌گردانند مگر این که بر مطالبه آن سخت‌گیری کنی. از این رو که می‌گویند: امّی‌ها (غیر اهل تورات) بر ما راهی ندارند. و آن‌ها با این که مبرخدا ند، برخدا دروغ می‌بندند.

هم دستی با منافقان

از همان ابتدای امر که برخی یهودیان اسلام را پذیرفتند و به صراحت به کفر خود اعتراف می‌کردند؛ گروهی از مشرکان نیز به ظاهر در جرگه مسلمانان در آمدند ولی همواره نفاق پیشه بودند و به خاطر کفر خود، در واقع با یهودیان سنخیّت داشتند و از این روی، با آنان مراوده و تبادل اسرار می‌کردند. اخبار این گروه در سوره برائت آمده است. برخی از آن‌ها عبارتند از: جُلاس بن سوید بن الصامت، عبداللّه بن اُبی، نَبتَل، مِربَع‌، ابوعامر فاسق و..۹. تفرقه افکنی بین مسلمانان وضربه به امنیت جامعه: یهودیان کوشیدند با تفرقه اندازی یک پارچگی مسلمانان را خدشه دار کنند. شاس بن قیس وقتی اتحاد مسلمانان را دید، توسط یک جوان یهودی خاطرات جنگ‌های گذشته و جنگ بعاث را که در نتیجه آن، اوسی‌ها پیروز شدند با آب و تاب نقل کرد و در مدتی اندک آتش اختلاف شعله ور شد ولی با آمدن پیامبر، این فتنه نیز خاموش شد.«قل یا اهل الکتاب لِم تصدّون عن سبیل اللّه من آمن تبغونها عوجاً و انتم شهدا و ما اللّه بغافل عما تعملون، یا ایها الذین آمنوا ان تطیعوا فریقاً من الذین اوتوا الکتاب یردّوکم بعد ای مانکم کافرین، و کیف تکفرون و انتم تتلی علیکم آیات اللّه و فیکم رسوله و من یعتصم باللّه فقد هدی الی صراط مستقیم.» بگو: ای اهل کتاب! چرا راه خدا را می‌بندید و اهل ایمان را به راه باطل می‌خوانید در صورتی که به زشتی این عمل، آگاهید. بترسید که خدا غافل از کردار شما نخواهد بود. ای کسانی که به دین اسلام گرویده‌اید! اگر پیروی بسیاری از اهل کتاب را کنید، شما را بعد از ایمان، به کفر برمی‌گردانند؛ چگونه کافر خواهید شد در صورتی که برای شما آیات خدا تلاوت می‌شود و پیغمبر میان شماست. و هرکسی به دین خدا متمسک شود، حقیقتاً به راه مستقیم هدایت شده است.

لینک کوتاه

برچسب ها

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.