به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین انصاریان استاد حوزه علمیه همزمان در سخنرانی خود در حسینیه بنیاد هدایت گفت: هدف والایی که اکنون از امیرالمؤمنین علیهالسلام برای شما بیان میکنم، برترین هدف در عالم هستی است؛ و این هدف، منحصر به آن حضرت نبود. تمام پیامبران الهی، ائمه طاهرین و اولیای خاص خدا که در سوره یونس نیز با تعبیر اولیا یاد شدهاند همگی این هدف را داشتند. هدفی برتر از این، در عالم و همه زندگی آنان یافت نمیشود.
وی افزود: امیرالمؤمنین علیهالسلام در کلامی نورانی میفرمایند: اِنّی اُریدُکُم لِلّه من شما، ای انسانها را فقط برای خدا میخواهم. از ارتباطم با شما، کار برای شما، سخن گفتن با شما، و هر زحمتی که میکشم، جز برای خدا هدفی ندارم. همه اینها معامله با خداست. امام سپس میفرمایند: اما شما بیشترتان مرا برای خدا نمیخواهید؛ مرا برای خودتان میخواهید؛ از نام و جایگاه من به نفع خویش بهره میبرید، از حرم من و حتی از مزار من دنبال سودجویی هستید.
انصاریان ادامه داد: یکی از نمونههای درخشان، حجر بن عدی است. روزی خدمت امیرالمؤمنین رسید و گفت: ای علی! از لحظهای که عاشق شما شدم، از وقتی که شیعهتان شدم و به سوی شما آمدم، نه به امید مال و ثروت آمدم، نه به امید مقام و صندلی و دنیا. تنها برای این آمدم که کنار عبد خالص خدا باشم و از دریای عظمت شما بهره معنوی ببرم.
این استاد حوزه علمیه اضافه کرد: حجر بن عدی شخصیت بسیار بزرگی بود و در تاریخ اسلام کمنظیر به حساب میآید. در نهایت، در زندان معاویه، با بدن در زنجیر، به شهادت رسید. حتی پیش از شهادت، قبر او و چند یار دیگر را کندند، آنان را بالای همان قبرها آوردند، سر از تنشان جدا کردند و بدنشان را با همان زنجیرها بدون غسل و نماز در قبر نهادند؛. امام حسین علیهالسلام در نامهای به معاویه نوشتند: اگر تو در تمام عمرت هیچ گناه دیگری نکرده باشی، کشتن حجر برای اثبات آلودگی و دوزخی بودنت کافی است.
وی در ادامه بیان داشت: روز بیستم ماه رمضان، تنها چند ساعت مانده به شهادت امیرالمؤمنین، حضرت به دلیل شدت ضعف، دیگر کسی را برای عیادت نمیپذیرفتند. بدنشان زرد و نفسشان به شماره افتاده بود. در این حال به امام حسن علیهالسلام فرمودند: پسرم! برخیز و به خانه حجر برو، او را بیاور که دلم برایش تنگ شده است. این است شیعه مطلوب امیرالمؤمنین. هنگامی که حجر آمد، کنار بستر نشست و صورتش را بر سینه امام نهاد، حضرت با عبارتی کمسابقه و استثنایی فرمودند: یا حُجرُ الخَیر؛ یعنی ای کسی که تمام وجودت خیر است. امام با این بیان، به ما میآموزند که ایشان مردم را برای خدا میخواستند، هرچند بسیاری از مردم، آن حضرت را برای اهداف شخصی خود میخواستند.
انصاریان ادامه داد: این بخش اول سخن بود. مقدمهای است برای روایتی که قرار است بیان شود. به شما عرض کنم که بنده برای چنین روایتی و مقدماتش، روزانه چندین کتاب را مرور میکنم تا محتوایی شایسته و مفید برای لحظات حضور شما فراهم شود.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه هدف تمام انبیا، ائمه و اولیای خدا، در یک کلام، رساندن مردم به خدا بود گفت: در زیارت اربعین امام حسین علیهالسلام، که خود امام باقر علیهالسلام آن را نقل فرمودهاند، آمده است: و بَذَلَ مُهجَتَهُ فیک؛ یعنی حسین خون خود را در راه تو ای خدا داد. این فرق دارد با فی سبیل الله. گاهی قرآن میفرماید: جاهد فی سبیل الله که به معنای تلاش در راه خداست؛ اما گاهی میفرماید: جاهد فی الله یعنی هیچ فاصله و واسطهای میان انسان و خدا نباشد. مثل این که خدا میفرماید: بین من و تو حتی جادهای به نام سبیل هم فاصله نباشد، به من بچسب.
وی افزود: امام حسین علیهالسلام خون خود را مستقیماً برای ذات پروردگار داد، لِیُنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَة؛ تا بندگان خدا را از نادانی و سرگردانی گمراهی برهاند. این هدفی بالاتر متصور نیست.
انصاریان ادامه داد: جالب است که در سجده زیارت عاشورا، این توصیف تنها برای خود امام حسین علیهالسلام نیامده است؛ بلکه درباره یاران او نیز آمده: الَّذینَ بَذَلوا مُهجَهُم لله. این یعنی هر یک از هفتاد و یک یار آن حضرت، همه هستی و خون خود را، در حد گستره وجودشان، برای خدا تقدیم کردند. امروز بانوان مؤمنهای که با چادر حضرت زهرا و زینب سلاماللهعلیهما در جلسه حاضرند، بسیار ارزشمند است دینداری آنان را در این عصر فساد، توفیقی الهی است که نصیب همه نمیشود.
این استاد حوزه علمیه گفت: فقه شیعه مقرر میدارد که در صورت کمبود بارش، مؤمنان سه روز با شرایط ویژه به صحرا روند و نماز باران برپا کنند تا رحمت الهی نازل شود. در این زمینه، واقعهای تاریخی از دوران جنگ نقل است که مرحوم آیتالله سید محمدتقی خوانساری پس از سه یا چهار سال خشکسالی در شهر قم، با نهایت شجاعت و یقین به خداوند، نماز باران اقامه کرد. این نماز به اجابت رسید و بارانی فراگیر بارید؛ چنانکه رودخانهها و زمینهای شهر و اطراف آن لبریز از آب شد. شرح این رخداد بر سنگ مزار ایشان در مسجد بالاسر حضرت معصومه سلاماللهعلیها حک شده است. وی افزود: همچنین در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است که گروهی از مردم کوفه نزد حضرت آمدند و درخواست نزول باران کردند تا باغها و مزارع از نابودی نجات یابند. امیرالمؤمنین علیهالسلام شخصاً به صحرا نرفتند، بلکه به خانه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام تشریف بردند و آن حضرت را فراخواندند و فرمودند: ای حسین! مردم خواهان باراناند. حضرت اباعبدالله علیهالسلام، همانجا در چارچوب در، دعایی کوتاه مشتمل بر چهار یا پنج جمله زمزمه کردند؛ دعایی که، جگر انسان را آتش میزند؛ اندکی بعد، بیاباننشینان بازگشتند و خبر آوردند ای علی! همه گودالها، جویبارها و رودخانهها مملو از آب شده است. این روایت نشان میدهد که راه حضرت اباعبدالله علیهالسلام به سوی خداوند راهی کوتاه و بیواسطه است. انصاریان در ادامه برای توضیح مفهوم کیمیا و دگرگونی باطنی به دست اولیای الهی، تمثیلی لطیف از شعر و حکایات قدما بیان کرد و گفت: در قدیم علمی میان گروهی اندک، بهصورت خصوصی و نه عمومی تدریس میشد که آن را کیمیا مینامیدند. این همان دانش شیمی بود، با روشی خاص برای پوشاندن طلا بر مس. نمونههای این فن را میتوان بر گنبدهای حرمهای ائمه (علیهمالسلام) دید که در چهارپنج قرن پیش با ورقهای مس و روکش آبطلا ساخته شدهاند.
استاد انصاریان با بیان حکایت پیر زن اضافه کرد: روزی حدود دو هزار نفر به بازار آمده بودند تا یوسف را بخرند. قیمت بسیار بالا رفته بود. پیرزنی که تنها داشتهاش یک کلاف نخ ریسی بود، با همان کلاف نزد جمعیت آمد. از او پرسیدند پیرزن، اینجا چه میکنی؟ گفت آمدهام یوسف را بخرم. گفتند: به چه قیمت؟ گفت: همین که دارم، همین یک کلاف. در این روزگار، برخی وقتی دعوت به امام حسین علیهالسلام، قرآن، نماز یا عفاف میشوند، پاسخهای عجیب میدهند و کالای ناب دین را کهنه یا بیارزش میشمارند؛ در حالی که این کیمیا حقیقی، جز تحول جان به دست اولیای خدا نیست. این استاد حوزه علمیه در پایان گفت: امروز در این شهر، ما و خانوادهها و جوانانمان در بسیاری از ارزشها در غربتیم؛ حتی در پاکی کسبوکار و حلالخواری. در تهرانِ ۱۲ میلیونی، شمار گریهکنان بر سیدالشهدا اندک است. برای نمونه، قطاری که سه هزار مسافر را به مشهد میبرد، تنها بیست نفر نماز میخوانند. در کشورهای خارجی و حتی اطراف کشور ما، مراکز فساد با بلیتهایی ارزان و امکانات فراوان فعالند، اما سفر به سوی اباعبدالله علیهالسلام هزینهای سنگین دارد. نمیدانم چرا هواپیما به سمت کربلا باید چنین گران باشد؛ یک مسیر یکساعته را شش میلیون، هفت میلیون، و گاهی هشت میلیون تومان میفروشند. اما سفر به مراکز فساد و تفریحِ حرام در همسایگی ما، با بلیتی دو میلیون تومانی هم ممکن است. این است معنای غربت؛ غربت امام حسین، غربت راه حسین، غربت گریه بر حسین.